اکبر عالم تبریز؛ اشکان عیوق؛ مهدیه بنی اسدی
چکیده
در سال های اخیر تحقیقات گسترده ای در زمینه زمانبندی پروژه صورت گرفته است. در حیطه زمانبندی پروژههمواره عدم قطعیت هایی وجود دارد که باعث انحراف برنامه واقعی از برنامه زمانبندی می گردد. یکی ازراه حل های مواجهه با این عدم قطعیت استفاده از روش زنجیره بحرانی در زمانبندی پروژه است. این روش کهبرآمده از تئوری محدودیت هاست، روشی نوین در کنترل ...
بیشتر
در سال های اخیر تحقیقات گسترده ای در زمینه زمانبندی پروژه صورت گرفته است. در حیطه زمانبندی پروژههمواره عدم قطعیت هایی وجود دارد که باعث انحراف برنامه واقعی از برنامه زمانبندی می گردد. یکی ازراه حل های مواجهه با این عدم قطعیت استفاده از روش زنجیره بحرانی در زمانبندی پروژه است. این روش کهبرآمده از تئوری محدودیت هاست، روشی نوین در کنترل پروژه است. در تحقیق حاضر سعی در استفاده ازاصول زنجیره بحرانی در زمانبندی پروژه تحت محدودیت منابع است. مهمترین نوآوری صورت گرفته در اینتحقیق،ارائه مدل مساله زمانبندی زنجیره بحرانی پروژه با در نظر گرفتن بافر تغذیه و استفاده از شناوری به عنوانمکملی برای بافر تغذیه است. برای این کار ابتدا مدل زمانبندی پروژه تحت محدودیت منابع و با رویکردزنجیره بحرانی نوشته شده و قابلیت اطمینان آن با استفاده از نرم افزار لینگو سنجیده شده است. در گام بعدیالگوریتم حل این مدل با استفاده از الگوریتم ژنتیک توسعه داده شده و در نهایت نمونه مسائل مختلفی موردآزمایش قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از این تحقیق کارایی الگوریتم ژنتیک ارائه شده را نشان دادهاست.
اشکان عیوق؛ مصطفی زندیه؛ هایده متقی
دوره 6، شماره 16 ، تیر 1386، ، صفحه 29-54
چکیده
در این مقاله با توسعه مفهوم خستگی ناشی از کارهای یکسان به دو نوع خستگی مثبت و منفی ناشی از انجام کارهای مشابه و نه صرفا یکسان، مدل جدید و منعطفی ارائه شده است که با استفاده از آن می توان کارها را به نحوی زمانبندی کرد که کارهای مشابه در کوچکترین دوره قابل برنامه ریزی و کارهای غیر مشابه در بزرگترین دوره قابل برنامه ریزی به هر اپراتور تخصیص ...
بیشتر
در این مقاله با توسعه مفهوم خستگی ناشی از کارهای یکسان به دو نوع خستگی مثبت و منفی ناشی از انجام کارهای مشابه و نه صرفا یکسان، مدل جدید و منعطفی ارائه شده است که با استفاده از آن می توان کارها را به نحوی زمانبندی کرد که کارهای مشابه در کوچکترین دوره قابل برنامه ریزی و کارهای غیر مشابه در بزرگترین دوره قابل برنامه ریزی به هر اپراتور تخصیص داده شود به نحوی که کل هزینه تخصیص کمینه گردد. از آنجا که مدل زمانبندی گردش شغلی پیشنهادی از نوع تخصیص چند دوره ای بوده و به صورت مدل عدد صحیح غیر خطی فرموله می شود در زمره مسائل بهینه سازی ترکیباتی قرار می گیرد. برای غلبه بر پیچیدگی الگوریتمی آن دو الگوریتم ژنتیک و رقابت استعماری توسعه داده شده و کارائی آنها در مقایسه با نرم افزار لینگو که مدل های عدد صحیح غیر خطی را با رویکرد شاخه و حد در اندازه کوچک حل می نماید تائید شده است. همچنین نشان داده شده که الگوریتم رقابت استعماری در مقایسه با الگوریتم ژنتیک از کیفیت بالاتری برخوردار است.