محمدعلی خاتمی فیروزآبادی؛ جهانیار بامداد صوفی؛ حسین محبی؛ محسن رحیمی مزرعه شاهی
دوره 12، شماره 32 ، فروردین 1393، ، صفحه 67-97
چکیده
مسئله یافتن یک ترکیب بهینه از دانشجویان ورودی به دانشگاهها و مؤسسات آموزشعالی به یکی از چالشهای مهم مؤسسات آموزشی تبدیل شده است و بهعنوان یک مسئله بهینهسازی پیچیده مطرح است. مقاله حاضر بر آن است تا با نگرش سیستمی و ارائه یک مدل ریاضی، تعداد مطلوب دانشجویان ورودی به دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی را پیشنهاد ...
بیشتر
مسئله یافتن یک ترکیب بهینه از دانشجویان ورودی به دانشگاهها و مؤسسات آموزشعالی به یکی از چالشهای مهم مؤسسات آموزشی تبدیل شده است و بهعنوان یک مسئله بهینهسازی پیچیده مطرح است. مقاله حاضر بر آن است تا با نگرش سیستمی و ارائه یک مدل ریاضی، تعداد مطلوب دانشجویان ورودی به دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی را پیشنهاد نماید.
در طراحی مدل از اطلاعات مربوط به واحدهای آموزشی، رفاهی وخدماتی دانشگاه از جمله ظرفیت آموزشی دانشکده، ظرفیتهای سایت کامپیوتر، غذاخوری دانشجویان، تعداد دانشجویان فعلی و فارغالتحصیل در سال جاری در مقاطع گوناگون تحصیلی استفاده شد و به جهت تطابق بیشتر مدل پیشنهادی با واقعیتهای عینی، از محدودیتهای فازی استفاده گردید. در این مقاله تلاش شدهاست تا با تجزیهوتحلیل روابط متغیرها و پارامترهای موجود در سیستم دانشکده و اولویتبندی آنها به کمک تکنیک تحلیل سلسلهمراتبی، مدل مناسبی برای تعیین تعداد مطلوب دانشجویان رشتههای مختلف در هر سال را برای سال بعد بدست آورد و همچنین کمبودها و فاصله با سطح مطلوبیت مرجع واحدهای رفاهی و خدماتی را ارزیابی و جهت رفع آنها برنامهریزی نمود. نتایج حاصل از حل مدل ارائهشده در این مقاله به کمک نرمافزار LINGO نشان میدهد در دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی بین میزان پذیرش سالیانه دانشجویان با امکانات آموزشی و رفاهی در برخی از رشته– مقطعها تناسب مناسبی وجود ندارد و نیازمند بازبینی برنامه جذب دانشجو است. همچنین ارزیابی کمی اولیهای در خصوص کمبودهای واحدهای خدماتی و رفاهی دانشکده صورت گرفت که میتوان از آنها جهت تدوین برنامه توسعه و گسترش دانشکده مذکور استفاده نمود.
مقصود امیری؛ محسن رحیمی مزرعه شاهی؛ حمید تابلی
دوره 9، شماره 24 ، فروردین 1391، ، صفحه 45-65
چکیده
این مقاله روشی جدید برای حل مسائل تصمیم گیری چند معیاره است. این روش بر اساس تعریف هندسی خاصی از گزینه ها و با منطق ریاضی ساده اما قوی و مستدل طراحی شده است. یکی از مهمترین و مشخص ترین مزایای این روش قابل فهم بودن محتوا و سادگی فرایند و الگوریتم آن می باشد. محاسبات این روش با توجه به نگاه جدیدی که از لحاظ هندسی به این گونه مسائل می شود پیچیدگی ...
بیشتر
این مقاله روشی جدید برای حل مسائل تصمیم گیری چند معیاره است. این روش بر اساس تعریف هندسی خاصی از گزینه ها و با منطق ریاضی ساده اما قوی و مستدل طراحی شده است. یکی از مهمترین و مشخص ترین مزایای این روش قابل فهم بودن محتوا و سادگی فرایند و الگوریتم آن می باشد. محاسبات این روش با توجه به نگاه جدیدی که از لحاظ هندسی به این گونه مسائل می شود پیچیدگی و تنوع چندانی نداشته و از دیگر مزایای آن می توان به این نکته اشاره کرد که به راحتی امکان نمایش ترسیمی مسئله وجود دارد و علیرغم اکثر روش های حل مسائل تصمیم گیری چند معیاره که تنها دارای مدل ریاضی بوده و داشتن مدل ترسیمی برای آن روش ها فرایند پیچیده و مشکلی است در این روش مدل ترسیمی به سادگی رسم شده و با یک منطق مستدل هندسی می توان فرایند این روش را نمایش داد.
علی خاتمی فیروزآبادی؛ محسن رحیمی مزرعه شاهی؛ علی محتشمی
دوره 5، شماره 14 ، دی 1385، ، صفحه 29-54
چکیده
این مقاله مدلی کلاسیک با متغیرهای باینی را به منظور تخصیص دنباله ای از رویدادها مانند دروس به تعداد محدودی از منابع متنوع اساتید، کلاس ها و بخش های زمانی ارائه می دهد بطوری که مجموعه محدودیت های مورد نظر را ارضا نماید. مدلسازی مسائل زمان بندی دوره های تحصیلی به دلیل وجود تعداد متغیرهای زیاد و همچنین تنوع آنها و در عین حال وجود محدودیت ...
بیشتر
این مقاله مدلی کلاسیک با متغیرهای باینی را به منظور تخصیص دنباله ای از رویدادها مانند دروس به تعداد محدودی از منابع متنوع اساتید، کلاس ها و بخش های زمانی ارائه می دهد بطوری که مجموعه محدودیت های مورد نظر را ارضا نماید. مدلسازی مسائل زمان بندی دوره های تحصیلی به دلیل وجود تعداد متغیرهای زیاد و همچنین تنوع آنها و در عین حال وجود محدودیت های متناقض و ناهمگون باید به ترتیبی صورت گیرد که مدل حاصل هم با مشخصه های سیستم اجتماعی واقعی مطابقت داشته باشد و هم تا حد ممکن پیچیدگی های اینگونه سیستم ها را به شکلی ساده بیان نماید بطوری که الگوریتم ها و روش های بهینه سازی بر روی مدل قابل اجرا باشند. این مقاله مسئله زمان بندی دوره های آموزشی را مورد بررسی قرار داده و سعی می کند مشکلات مربوط به این مسئله واقعی پیچیده را به وسیله فرمولاسیونی کلاسیک و با روش هایی مانند تفکیک محدودیت ها به دو دسته محدودیت های سخت و محدودیت های نرم تا حد زیادی مرتفع نماید. در این مقاله به منظور تعریف محدودیت های نرم از برنامه ریزی آرمانی استفاده شده است. پس از مدلسازی با هدف حداقل نمودن مجموع انحراف ها از بهترین شرایط هر محدودیت نرم، بدون توجه به اندازه مسئله ، مدل قابل حل خواهد بود.