per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
2016-09-10
14
41
1
38
10.22054/jims.2016.4167
4167
Research Paper
طراحی مدل برنامه ریزی دو سطحی در زنجیره تامین غیر متمرکز تولید توزیع با در نظر گرفتن تبلیغات مشارکتی
Design of Bi-Level Programming Model for a Decentralized Production-Distribution Supply Chain with Cooperative Advertising
امید امیرطاهری
omidamirtaheri@gmail.com
1
مصطفی زندیه
mostafazzz@yahoo.com
2
بهروز دری نوکورانی
b-dori@sbu.ac.ir
3
دانشجوی دکتری مدیریت تولید و عملیات، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
دانشیار، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
دانشیار، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
در این نوشتار یک زنجیره تامین دو سطحی شامل یک تولید کننده و یک توزیع کننده تحت مدیریت غیرمتمرکز و با هدف بیشینه سازی سود از طریق تامین تقاضای بازارهای مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. تولید کننده ضمن انجام تبلیغات عمومی ، در بخشی از هزینه تبلیغات محلی توزیع کننده مشارکت می نماید.
ارتباط میان تولید کننده و توزیع کننده در قالب دو سناریوی قدرت مبتنی بر بازی استکلبرگ با بهره گیری از روش برنامه ریزی دو سطحی مدل سازی شده و سیاست های بهینه تولیدکننده و توزیع کننده در حوزه قیمت گذاری، مدیریت موجودی، تبلیغات و لجستیک تعیین می گردد.
به منظور حل مدل های برنامه ریزی دو سطحی، دو الگوریتم فرا ابتکاری ژنتیک با ساختار سلسله مراتبی توسعه می یابند. در انتها جهت ارزیابی اعتبار مدل های توسعه یافته، مجموعه ای از آزمایشات محاسباتی روی داده های گردآوری شده از زنجیره تامین قطعات یدکی خودرو انجام می گیرد
In this paper, we investigate a decentralized manufacturer-distributer supply chain. In addition to global advertisement, the manufacturer participates in the local advertising expenditures of distributer. Bi-level programming approach is applied to model the relationship between the manufacturer and retailer under two power scenarios of stackelberg game framework and the optimal policies in pricing, advertising, inventory management and logistics are identified. Two hierarchical genetic algorithms are proposed to solve the bi-level programming models. Based on collected data from Iranian automotive spare parts aftermarket, several numerical experiments are carried out to evaluate the validity of proposed models as well as the efficiency and effectiveness of solution procedures.
https://jims.atu.ac.ir/article_4167_de04edec5abc299bd6349be3cc70d51a.pdf
زنجیره تامین تولید توزی
بازی استکلبرگ
تبلیغات مشارکتی
برنامه ریزی دو سطحی
–
الگوریتم های فرا ابتکاری
*
Production-distribution supply chain
Stackelberg Game
cooperative advertising
bi-level programming
Meta-Heuristic Algorithm
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
2016-09-10
14
41
39
73
10.22054/jims.2016.4168
4168
Research Paper
مدل سازی تفسیری- ساختاری ریسک های زنجیرۀ تأمین صنعت پتروشیمی
Interpretive Structural Modeling of Petrochemical Industry Supply Chain Risks
علی آتش سوز
atashsooz@yahoo.com
1
کامران فیضی
kamfeizi@yahoo.com
2
ابوالفضل کزازی
dr-kazazi@yahoo.com
3
لعیا الفت
olfat@atu.ac.ir
4
دانشجوی دکتری،گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران)
استاد، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
دانشیار، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
دانشیار، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
در محیط پیچیده و غیرقابل پیش بینی زنجیرۀ تأمین، هر تلاشی برای کاهش یک ریسک می تواند منجر بهکاهش یا افزایش دیگر ریسک ها شود؛ بنابراین دست یافتن به تصویری کلی از ریسک های زنجیرۀ تأمین وروابط بین آنها ضروری و منجر به استراتژی کاهش ریسک مؤثرتر و جامع تر می شود. هدف این مقاله شناساییو استخراج ساختار روابط ریسک های بالقوه زنجیرۀ تأمین با به کارگیری رویکرد مدل سازی تفسیری-ساختاری می باشد. در این مقاله، با مطالعه ادبیات تحقیق و بر اساس روش دلفی و روایی محتوایی ریسک های اصلیزنجیرۀ تامین صنعت پتروشیمی شناسایی شده و سپس با استفاده از فرآیند مدل سازی تفسیری- ساختاری مدلنشان دهندۀ روابط بین ریسک ها استخراج و در نهایت بر اساس قدرت هدایت و وابستگی دسته بندی می شوند. نتایجنشان داد که ریسک های محیط خارجی زنجیرۀ تأمین )ریسک های طبیعی، سیاسی/اجتماعی، خط مشی و اقتصادکلان( در سطوح پایین مدل قرار گرفته و دارای بیشترین تأثیرگذاری بر دیگر ریسک ها بوده و عامل ظهور و یاتشدید ریسک های محیط صنعت )بازار محصول و رقابت، بازار نهاده ها و ارتباطات و همکاری( و محیط سازمانی)ریسک های عملیاتی، مالی، استراتژیک، تعهد و فرهنگ سازمانی و کارکنان( می باشند.
In a complex and volatile environment of the supply chain, any attempt to reduce the risks may increase or decrease other risks; thus, achieving an overall picture of the risks of supply chain and relationships between them are necessary and will lead to more effective and comprehensive strategy to response to risks. The purpose of this paper is identifying and extracting the potential risks of supply chain using interpretive structural modeling (ISM) approach. In order to do that, first an in-depth litreture review has done and Delphi method with content validity has used, and then, the ISM model, representing the structure of risks relationship has extract. The results show that the external environment supply chain risks (natural risks, political/social, policy and macroeconomic), at a low levels of the model, have the most impact on other risks and are as a emerging and or increasing factor for industrial environment (market and product competition; market inputs, communications and collaboration) and organizational environment risks (operational, financial, strategic, commitment and organizational culture and employee).
https://jims.atu.ac.ir/article_4168_72e56d95b6fcf86c2ccca7c64c762bbf.pdf
تجزیه و تحلیل micmac ریسک زنجیرۀ تأمین
روایی محتوایی
؛ مدل سازی تفسیری- ساختاری
MICAC Analysis
Supply Chain Risk
Content Validity
Interpretive Structural Modeling
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
2016-09-10
14
41
65
108
10.22054/jims.2016.4169
4169
Research Paper
طراحی و حل مدل چند هدفه بهینه سازی برای شبکه های خدمات درمانی با اثر ریسک ادغام تحت شرایط عدم قطعیت: روش بهینه سازی استوار
Designing and Solving Multi-Objective Optimization Model for Healthcare Networks with Risk Pooling Effect Under Uncertainty: Robust Optimization Method
بهنام وحدانی
b.vahdani@gmail.com
1
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد قزوین، دانشکده مهندسی صنایع و مکانیک، گروه مهندسی صنایع، قزوین
در این تحقیق یک مدل برنامه ریزی مختلط عدد صحیح چند هدفه به منظور طراحی یک شبکه خدمات درمانیبا اثر ریسک ادغام ارائه شده است. همچنین ازآنجایی که پارامترهای مدل موردنظر دارای عدم قطعیت می باشند،برای نزدیک تر شدن مدل به واقعیت، با استفاده از رویکرد بهینه سازی استوار، مدل در حالت غیرقطعی نیزگسترش یافته است. تابع هدف مورد اول، هزینه های مرتبط با حمل ونقل، استریلیزاسیون و همچنین جابجاییمنابع را کمینه می نماید. تابع هدف دوم، حداقل سطح سرویس دهی مراکز خدمات درمانی به مشتریان راحداکثر می نماید. به علاوه به منظور حل مدل ارائه شده از یک روش چند هدفه فازی که در تحقیقات اخیرارائه شده است، استفاده شده است. به منظور نمایش صحت و درستی مدل و روش حل ارائه شده مثال هایعددی متعددی مورد بررسی قرار گرفته شده است. همچنین بر روی پارامترهای مسئله آنالیز حساسیت انجامپذیرفته است. نتایج محاسباتی نشان می دهد، مدل استوار ارائه دهنده جواب های با کیفیت تری می باشد بهطوریکه دارای انحراف استاندارد بسیار پایین تری نسبت به مدل قطعی می باشد.
In this research, a multi-objective mixed integer programming model is presented to design a healthcare network with risk pooling effect. Since the model parameters have also uncertainty, for closing the model to reality, using robust optimization approach, the model is also extended in a state of uncertainty. Objective functions that have been used, include minimization of transportation costs, costs related to sterilization, as well as the movement of resources. We are also looking for maximizing the minimum level of service provision of healthcare centers to customers. Also, for solving the proposed model, we utilized a multi-objective fuzzy method which is developed in recent years. Moreover, several numerical examples are brought up to show the accuracy and validity of the model. The results obtained from this analysis, showed the accuracy of behavior of the model and the proposed approach in different modes. Computational results show that the robust model provides more high-quality solutions, in a way that it has far less standard deviation compared to deterministic model
https://jims.atu.ac.ir/article_4169_5913b587fa9becb309e9602189bdf5d9.pdf
طراحی شبکه بیمارستانی
بهینه سازی چند هدفه
بهینه سازی استوار
اثر ریسک ادغام
مکان یابی تخصیص
Healthcare network design
Multi-Objective Optimization
robust optimization
risk pooling
Location-Allocation
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
2016-09-10
14
41
109
136
10.22054/jims.2016.4170
4170
Research Paper
بررسی نقش مستقیم محرکهای زنجیره تأمین و نقش تعدیلگری فرهنگ سازمانی در بهبود عملکرد زنجیره تأمین مطالعه موردی: شرکتهای تولیدی استان قزوین
Investigating the Direct Role of Supply Chain Drivers and Moderating Role of Organizational Culture on Improving Supply Chain Performance
(The Case: Manufacturing Companies of
Qazvin Province)
صفر فضلی
fazli@ikiu.ac.ir
1
زهرا امین افشار
zahraaminafshar@yahoo.com
2
دانشیار، مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین
کارشناس ارشد مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین
هدف تحقیق بررسی نقش محرکهای زنجیره تامین بر یکپارچگی زنجیره و عملکرد شرکتهای تولیدی استانقزوین میباشد. در این تحقیق فرهنگ سازمانی به عنوان عامل تعدیلگر رابطه استفاده شده است. تحقیق شامل1 فرضیه میباشد که دادهها با استفاده از پرسشنامه از نمونه 95 تایی از مدیران زنجیره تامین، بر اساس مدلمعادلات ساختاری و با تکنیک حداقل مربعات جزئی جمعآوری و مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. یافتههای تحقیق حاکی از وجود تاثیر مثبت محرکهای داخلی و تاثیر منفی محرکهای خارجی بریکپارچگی زنجیره تامین میباشد. بررسی اثر تعدیلکنندگی فرهنگ سازمانی بر رابطه بین محرکها ویکپارچگی نشان داد که فرهنگ سازمانی اثر تعدیلکنندگی در رابطه بین محرکهای خارجی و یکپارچگیزنجیره دارد، اما بر رابطه میان محرکهای داخلی و یکپارچگی اثر تعدیلکنندگی ندارد. در نهایت یکپارچگیزنجیره تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد مالی و عملیاتی سازمان دارد. نتایج حاصل از این تحقیق درکصحیحی به مدیران زنجیره تامین ارائه میدهد و آنها را به شناسائی عوامل تاثیرگذار بر یکپارچگی و بهبودعملکرد سازمان رهنمون مینماید.
The purpose of this study is investigating the effect of supply chain drivers on Qazvin manufacturing companies’ supply chain integration and company performance. The organizational culture has been used as a moderating factor in this relation. The study has 6 hypotheses in which data are gathered with questionnaire form 79 supply chain managers, as required sample, using structural equation model with the partial least square analyzed. The findings revealed that internal drivers have positive impact on supply chain integration. Also none of the dimensions of external drivers have positive impact on integration. As the results show, organizational culture mediates the relation between external drivers and supply chain integration, but does not mediate the relation between internal drivers and integration. Eventually, supply chain integration has a positive and significant impact on company financial and operational performance. The results of this study provide a comprehensive understanding to supply chain managers and lead them to identify effective factors on supply chain integration and improving company performance
https://jims.atu.ac.ir/article_4170_1681113f99a84b0431b1fcf3b9e84c51.pdf
عملکرد سازمان
فرهنگ سازمانی
محرکهای زنجیره تامین
یکپارچگی زنجیره تامین
Company performance
Organizational Culture
Supply chain drivers
Supply chain integration
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
2016-09-10
14
41
137
162
10.22054/jims.2016.4171
4171
Research Paper
ارائه مدل بهینه سازی چند هدفه در مساله تخصیص افزونگی سیستم- های تعمیرپذیر، با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره، طراحی آزمایشات و شبیه سازی
A Multi Objective Optimization Model for Redundancy Allocation Problem in Reparable Systems Using Multi Criteria Decision Making, Design of Experiments and Simulations Techniques
پرهام عظیمی
p_azimi@yahoo.com
1
فرهاد هادی نژاد
farhad_hdng@yahoo.com
2
استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قزوین، دانشکده مهندسی صنایع و مکانیک، قزوین
دانشجوی دکترا، دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده حسابداری و مدیریت، تهران
بهینه سازی قابلیت اطمینان و متوسط زمان ماندگاری سیستم همواره یکی از حوزه های مهم و جذاب برایمهندسان و طراحان سیستم ها بوده است. هدف این مساله بهینه سازی، پیدا کردن تعداد بهینه قطعات مازادیاست که می بایست جهت ارضای اهداف مهندس قابلیت اطمینان در سیستم مورد استفاده قرار گیرند و تعادللازم میان منابع موجود نظیر بودجه، فضا و وزن برقرار شود. در تحقیقات گذشته، عموما مساله تخصیصافزونگی در سیستم های با اجزای تعمیر ناپذیر و یا دارای نرخ خرابی با توزیع نمائی مورد بررسی قرار گرفتهاست؛ اما در این تحقیق اجزاء تعمیر پذیر فرض گردیده و نرخ خرابی و تعمیر نیز از توزیع های غیر نمائیپیروی می کنند که در حقیقت نوآوری اصلی این تحقیق است. برای مدل سازی از تکنیک شبیه سازی و برایبهینه سازی مدل حاصل، از تکنیک های آماری، طراحی آزمایشان و روش های تصمیم گیری چند معیارهاستفاده شده است.
Reliability optimization and mean time to failure are those of the areas of interest for engineers and designers of systems and the use of redundancy components is one of the most common approaches in this field. The purpose of the optimization problem, finding the optimum number of redundancy components that must be satisfied the objectives of reliability engineering in the system. But usually the reliability improves results in increased costs and changes in parameters such as volume and weight of the system; therefore, it is necessary to establish a balance between resources. In previous researches, redundancy allocation problem is studied with non-repairable components or failure rate with exponential distribution; but in this study, repairable components and rates of failure and repair a non-exponential distribution assumed. Thus the purpose of this paper is solving reliability redundancy allocation problem with the goals of increasing the mean time to failure, reduce costs and reduce the variance of the shelf life of the system, while taking into account constraints such as volume and weight of the system. To this end, the research effort will be using mathematical and statistical techniques such as multi criteria decision making models, design of experiments, simulations, and computer software associated with them, provide a new approach for solving reliability redundancy allocation problem in series-parallel systems with repairable components
https://jims.atu.ac.ir/article_4171_016c3f931bbb22bddeaa49ac5790b650.pdf
مسئله تخصیص افزونگی، بهینهه سازی چند هدفه، تصمیم گیری چند معیاره، طراحی
آزمایشات، شبیه سازی
Redundancy Allocation Problem
Multi Objective Optimization
Multi Criteria Decision Making
Design of Experiments
Simulation
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
2016-09-10
14
41
163
187
10.22054/jims.2016.4172
4172
Research Paper
زمان بندی کلاس های درس با استفاده از برنامه ریزی عدد صحیح
Binary Integer Programming for University Timetabling
(The Case: Faculty of Administrative Sciences and Economics of Esfahan University)
مجید اسماعیلیان
m.esmaelian@@ase.ui.ac.ir
1
سیده مریم عبدالهی
2
استادیار گروه مدیریت ، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان
دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی
زمان بندی کلاس های درس یکی از شاخه های مهم مسااله هاای عماممی زماان بنادی اساتم مسااله زماان بنادیدرس ها، به عنمان یک گام از فرایند برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها، از جمله چالش هایی است که برنامه ریزانحمزه آممزش با آن مماجه هستندم مساله عبارت است از تخصاص درس هاای دانشاگاهی باه دوره هاای زماانیخاص در طمل هفته برای یک نصم سال تحصاصلی باه طامری کاه محادودیت هاای معصنای ار اا گردنادم در ایاپژوهش، دو مدل برنامه ریزی خطی 1 4 عدد صحصح برای مساله زمان بندی کلاس های درسی ارائه شده اساتم -چند مساله نممنه با استفاده از هر دو مدل، مدلسازی و با نارم افازار GAMS حا و نتصهاه هاای بدسات آماده)تعداد متغصرها و زمان ح ( مقایسه و تحلص شده اندم مقایسه نتصههها نشان می دهد که مادل دوم، تماناایی مادل -سازی مسالههای با اندازه هاای بازرر را داشاته و از پصگصادگی انادازه و محاساباتی کمتاری برخامردار اساتمبنابر ای ، ای مدل برای زمان بندی بهصنه درس های یاک ناصم ساال تحصاصلی در دانشاکده ااتصااد و علامم اداریدانشگاه اصفهان استفاده شده و نتصهههای آن شام جداول زمانبندی دروس اسااتصد، گاروه هاای دانشاهمیان،کلاسهای درس و روزهای هفته ارائه گردیده استم
Course timetabling is an important branch of the general scheduling problem. The course timetabling problem as a step in the course planning process in universities is one of the challenges faced by managers in the field of education. The problem is defined as assigning university courses to specific periods throughout a week for a given semester while satisfying specific constraints. In this study, we present two novel binary integer linear programming models for the university timetabling problem. Using a GAMS IP Solver, several experiments through each model are solved and the results (the number of the decision variables and solution time) are compared and analyzed. The computational comparison indicates that the second model can be used for modeling large-scaled problems and has less computational and size complexity. Therefore, the second model is applied to optimal scheduling the courses planned for the faculty of administrative science and economics (ASE) at Isfahan University for one semester and the results consist of table of courses planned for teachers, students groups, rooms and workdays are presented
https://jims.atu.ac.ir/article_4172_1da629070c6e08e9afed2ed32557da96.pdf
مساله زمان بندی درس های دانشگاهی
برنامه ریزی خطی عدد صحیح
بهینه سازی
Course timetabling problem
integer linear programming
Optimization
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
2016-09-10
14
41
189
215
10.22054/jims.2016.4173
4173
Research Paper
ارائه رویکردی ترکیبی از تحلیل پوششی داده ها و نظریه بازی ها به منظور رتبه بندی میزان تاثیرگزاری شاخص های کارت امتیازی متوازن در سنجش کارایی سازمان
Hybrid Approach of DEA and Game Theory in Order to Rank the Effectiveness of BSC Indicators in Efficiency Evaluation of Organization (The Case: Media Industry)
علیرضا علی نژاد
alalinezhad@gmail.com
1
سیدرضا زمانی
2
دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قزوین، دانشکده مهندسی صنایع و مکانیک، قزوین
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی صنایع، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قزوین، دانشکده مهندسی صنایع و مکانیک، قزوین
تحلیل پوششی داده ها در جهت ارزیابی کارایی سازمان و کارت امتیازی متووازن در جهوت سوناث اخرب شویسازمان به عرصه ارزیابی عملکرد معرفی شده اند. در این میان اخرسنای شاخص های کارت امتیازی متوازن درارزیابی کارایی سازمان مسئله ایست که تاکنون به آن پرداخته نشده است. این مسئله از آناا حائز اهیمت اسوتکه بسیاری از سازمان های رسانه ای به علت پیچیدگی ماموریت و معیارهای ارزیابی شان، با این سوال و مشکلمواجه اند که اولا چه شاخص هایی برای ارزیابی اخرب شی مناسب اند و خانیا این شاخص ها چه نقث و اهمیتویدر تعیین کارایی سازمان ایفا می کنند؟ پاسخ به این سوالاتِ تصمیم ساز، رسانه ای با محدودیت بودجه و زمانرا قادر می سازد به تناسب میزان اهمیت شاخص ها، تصمیم گیری کند و بورای بهووود آن هوا اعتووار ت صویصدهد. مقاله حاضر در همین راستا، با ارائه ابزاری جدید و ترکیوی از تحلیل پوششی داده هوا و نرریوه بوازی هوایهمکارانه، به رتوه بندی میزان اخر شاخص های کارت امتیازی متووازن در کوارایی یوا سوازمان رسوانه ای مویپردازد. نتیاه حاصل از این تحقیق که رتوه بندی شاخص ها را به ترتیب "نرخ سودآوری"، "تعداد م اطووان "،"میزان رضایت منابع انسانی"، "دقت در تولید"، "سرعت انتشار" و "درصد م اطوان رضایتمند" بیان موی دارداین امکان را برای مدیر سازمان فراهم آورد تا بوه طوور ماوزا بوه اهمیوت هور شواخص پوی بورده و بوا توجوه بوهمحدویت های بودجه و زمان خود بهوود در شاخص نرخ سودآوری و تعوداد م اطووان را بوا ارائوه برناموه هوایمدون به صورت اولی در دستور کار خود قرار دهد.
Data Envelopment Analysis and Balanced Scorecard, are two common tools that have been used by many researchers for performance evaluation. But none of them investigate effectiveness of BSC indicators in efficiency evaluation. Due to complexity of mission and evaluation criteria for operating organizations in media industry, they want to know suitable indicators for effectiveness evaluation, also the role and importance of these indicators in organization efficiency. With responding to these questions, organizations can allocating resources and take decisions according to the importance of determined criteria. In this paper we purpose a novel and hybrid model of DEA and cooperative game theory to rank the effectiveness of BSC indicators in efficiency evaluation for iran media industry. Results show that (profitability ratio, size of audience, human resource satisfaction rate, accuracy in production, velocity of propagation and satisfied audience percentage) are respectively most important indicators. Therefore, with considering importance of criteria and resources constraints managers can take better decisions
https://jims.atu.ac.ir/article_4173_d153d2cf14341c9a1b9e0de856b0e89a.pdf
ارزیابی عملکرد، کارت امتیازی متوازن، تحلیل پوششی داده ها، نرریه بازی های همکارانه،
صنعت رسانه، ارزش شاپلی
Performance evaluation
Balanced Scorecard (BSC)
data envelopment analysis (DEA)
Cooperative Game Theory
Media Industry
Shapley value