دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
57
2020
06
21
ارائه رویکردی مبتنی بر برنامه ریزی تصادفی و زنجیره مارکوف به منظور بهینه سازی بازتولید و برون سپاری در زنجیره تامین
1
42
FA
عادل
آذر
0000-0003-2123-7579
استاد دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه تربیت مدرس
azara@modares.ac.ir
میثم
شهبازی
استادیار دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه تهران
meisamshahbazi@ut.ac.ir
علی
امیری
دانشجوی دکتری دانشگاه تهران
aliamiri67@outlook.com
10.22054/jims.2018.31280.2031
محیط پر تلاطم و پویای دنیای کسب وکار امروزی بیش از پیش عرصه را بر سازمان هایی که در زمینه های مختلف تجاری فعالیت می کنند تنگ کرده است. در چنین وضعیتی برای رهایی از این شرایط، حرکت به سمت و سویی که برای سازمان ها افق های نوینی از سودمندی و بقا را نوید می دهد، آرزو و تفکر سیستمی بسیاری از آن هاست. در این میان برحسب شرایط و اقتضائات خاصی که بر هر موسسه یا سازمان حاکم است و برای رسیدن به بهره وری مطلوب و موردنظر خود، از استراتژی ها و برنامه های خاصی استفاده می کنند که برون سپاری از جمله این استراتژی ها است. امروزه سازمان ها به طور وسیعی جهت افزایش توان رقابتی و کسب سود و تمرکز بر روی مزیت رقابتی خود به دنبال برون سپاری هستند.در این تحقیق رویکردی مبتنی بر برنامهریزی ریاضی به منظور بهینه سازی مساله برون سپاری در زنجیره تامین ارائه شده است. در این رویکرد در ابتدا مدل ریاضی مساله تشریح شده و سپس به منظور حل مساله تئوری زنجیره های مارکوف تشریح شده است. تابع هدف مساله شامل کمینه سازی هزینههای خرید، برون سپاری و تقاضای از دست رفته است. به منظور حل مساله از سه الگوریتم فراابتگاری ژنتیک، گرگ خاکستری و شیرمورچه استفاده شده که پس از بررسی نمودهای عددی، الگوریتم گرگ خاکستری بالترین سطح عملکرد را دارا است. به منظور گسترش ابعاد کاربردی تحقیق در شرایط دنیای واقعی، شرکت تولید کننده عایقهای فشارقوی، مانه پرتو به عنوان مورد مطالعاتی تحقیق درنظر گرفته شده است
برون سپاری در زنجیره تامین,برنامه ریزی ریاضی,زنجیره مارکوف
https://jims.atu.ac.ir/article_11227.html
https://jims.atu.ac.ir/article_11227_1f508fe62184ac4ed6669e32fa4a7e81.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
57
2020
06
21
ارائه یک مدل برنامه ریزی ریاضی برای مسئله چیدمان تسهیلات پویا با در نظر گرفتن وسایل حمل کننده
43
99
FA
شمس الدین
حسینی
دانشجوی دکتری مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع و مکانیک، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
sh_539339@yahoo.com
پرهام
عظیمی
دانشیار، دکتری مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع و مکانیک، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
p.azimi@yahoo.com
مانی
شریفی
استادیار، دکتری مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع و مکانیک، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
manisharifi@gmail.com
مصطفی
زندیه
0000-0003-1209-9514
دانشیار گروه مدیریت صنعتی دانشگاه شهید بهشتی
m_zandieh@sbu.ac.ir
10.22054/jims.2019.26435.1906
هدف مسئله چیدمان تسهیلات پویا، یافتن بهترین چیدمان برای تسهیلات در یک افق زمانی با تعدادی دوره زمانی مشخص است به گونه ای که مجموع هزینه های حمل مواد و جابجایی تسهیلات حداقل گردد. این نوشتار به توسعه یک مدل دو هدفه می پردازد و سعی دارد تا به طور همزمان هزینه انتقال مواد بین تسهیلات و هزینه جابجایی تسهیلات و نیز زمان مورد نیاز برای حمل مواد را کمینه کند. با توجه به احتمالی بودن مشخصات کارکردی حمل کننده ها، مانند زمان انجام عملیات حمل و وجود خرابی، محاسبه زمان مورد نیاز برای حمل مواد با استفاده از روابط تحلیلی امکان پذیر نمی باشد؛ بنابراین این نوشتار از رویکرد شبیه سازی و شبکه های عصبی مصنوعی استفاده می کند. در این رویکرد ابتدا سناریوهای زیادی از ترکیب سطوح مختلف متغیرها ایجاد می شود که هر سناریو نشان دهنده مکان تسهیلات و چگونگی انجام عملیات های حمل در هر دوره است. سپس هر یک از این سناریوها از طریق شبیه سازی کامپیوتری اجرا و نتایج حاصل از شبیه سازی به عنوان متغیر پاسخ در نظر گرفته می شود. در نهایت با استفاده از متغییرهای ورودی و پاسخ، یک شبکه عصبی مصنوعی تربیت می شوند تا بتواند زمان انجام عملیات های حمل را به خوبی براورد کرد. با توجه به که این مساله در درجه پیچیدگی سخت قرار می گیرد، این نوشتار استفاده یک الگوریتم فراابتکاری جدید را برای بهینه سازی مسئله پیشنهاد می دهد و کارایی الگوریتم پیشنهادی را با الگوریتم های موجود در ادبیات مقایسه می کند.
مساله چیدمان تسهیلات پویا,شبیه سازی,شبکه های عصبی مصنوعی,الگوریتم های فراابتکاری چند هدفه
https://jims.atu.ac.ir/article_11228.html
https://jims.atu.ac.ir/article_11228_4bf38b01cd89f1981a9790e96d78017f.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
57
2020
06
21
بهینه سازی تسهیم دانش بر مبنای نظریه بازی: کاربرد برنامه ریزی دوسطحی
101
143
FA
محسن
طباطبایی
دانش آموخته دکترای مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع و سیستم های مدیریت، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایران.
tabatabaie@aut.ac.ir
عباس
افرازه
دانشیار و عضو هیات علمی دانشکده مهندسی صنایع و سیستم های مدیریت، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایران
afrazeh@aut.ac.ir
عباس
سیفی
استاد و عضو هیات علمی دانشکده مهندسی صنایع و سیستم های مدیریت، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایران.
aseifi@aut.ac.ir
10.22054/jims.2019.36999.2190
هدف این مقاله ارائه یک مدل بهینهسازی تسهیم دانش بر مبنای نظریه بازی است که تصمیمات سازمان و دانشکاران را بصورت همزمان بهینهسازی کند. بدین منظور از برنامهریزی دوسطحی استفاده شد. در سطح بالا تصمیمات سازمان در خصوص پاداش و در سطح پایین تصمیمات دانشکار در خصوص زمان و تلاش تخصیص یافته به تسهیم دانش مدلسازی شد. طراحی فرمولاسیون ریاضی رفتار دانشکاران بر اساس ادبیات و در چارچوب انگیزش-فرصت-توانایی انجام شد. مدلسازی دوسطحی ارائه شده نسبت به مدلهای قبلی امکان بررسی پارامترهای بیشتری را فراهم میکند و علاوه بر انگیزش به دو عامل دیگر یعنی توانایی و فرصت نیز توجه دارد. همچنین ساختار تابع عایدی بصورت غیرخطی در نظر گرفته شده است و لذا انطباق بیشتری با واقعیت دارد. علاوه بر این، میزان زمان در دسترس به عنوان یک عامل کلیدی در آن آمده است. مدل دوسطحی در نرم افزار GAMS و با سینتکس EMP کدنویسی شد و برای مجموعهای از دادهها که بصورت تصادفی تولید شدند، با استفاده از الگوریتم بارون حل شد. نتایج نشان میدهد که افزایش میزان کاربردپذیری دانش و ضریب تأثیر مقایسه اجتماعی میتواند منجر به بهبود عملکرد سازمان و صرفهجویی در هزینههای پاداش شود. نادیده گرفتن این دو عامل میتواند منجر به اتخاذ تصمیمات غیربهینه شود. این تحقیق با فراهم نمودن بستری برای در نظر گرفتن پارامترهای بیشتر، به بهبود تصمیمات سازمان در این زمینه کمک میکند. همچنین، بر اساس این تحقیق الگوریتم بارون برای مسائل در اندازه بزرگ نیاز به بهبود دارد و پیشنهاد میشود تحقیقات آتی الگوریتمهای کاراتری برای این مسئله ارائه نمایند.
تسهیم دانش,برنامه ریزی دوسطحی,نظریه بازی,چارچوب انگیزش-فرصت-توانایی
https://jims.atu.ac.ir/article_11229.html
https://jims.atu.ac.ir/article_11229_bae8b4df03238f50cc8cfaa2a1928400.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
57
2020
06
21
ارزیابی و تحلیل عملکرد -اهمیت اقدامات زنجیره تأمین لارج در صنایع لبنی (مورد مطالعه: شرکت لبنی کاله)
145
174
FA
زین العابدین
اکبرزاده
دانش آموخته دکتری مدیریت تولید و عملیات، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه مازندران
abed.akbarzadeh@gmail.com
عبدالحمید
صفایی قادیکلایی
0000_0002_3247_8877
استاد و عضو هیات علمی گروه مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه مازندران.
ab.safaei@umz.ac.ir
10.22054/jims.2018.29605.1986
امروزه یکی از دغدغههای اصلی مدیران علاقمند به استقرار پارادایمهای نوین زنجیرهتأمین، شناسایی اولویتهای بهبود و تعیین نقاط تمرکز برای ارتقای عملکرد پاردایمهای نوین زنجیرهتأمین است. پژوهش حاضر با مطالعه عمکلرد اقدامات موثر در سه سطح زنجیره-تأمین شرکت کاله (شامل تأمینکننده رده اول، شرکت مرکزی، توزیع کننده رده اول) درصدد است با توسعه یک مدل تصمیمگیری استراتژیک و کاربردی، عوامل کلیدی پارادایم زنجیرهتأمین لارج را شناسایی کرده و در واحدهای مورد مطالعه بهبود دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، در شرکت پل بیشترین شکاف در اقدامات تولید به هنگام و کمترین شکاف در توانایی کاهش ریسک های احتمالی وجود دارد. در شرکت کاله بیشترین شکاف در روابط نزدیک و بلندمدت با تأمین کنندگان و کمترین شکاف در توسعه قابلیت رویت در گستره زنجیره تأمین مشاهده میشود. بیشترین شکاف شرکت بانیچاو مربوط به پاسخگویی سریع به نیازهای مشتریان و کمترین شکاف مربوط به توانایی کاهش ریسک های احتمالی است.
"زنجیره تأمین","اقدامات لارج","تحلیل اهمیت-عملکرد","صنایع لبنی"
https://jims.atu.ac.ir/article_11230.html
https://jims.atu.ac.ir/article_11230_bd0bca4638061e522e9416bb214df496.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
57
2020
06
21
تأثیر ویژگی های شبکه اجتماعی سازمانی بر عملکرد شغلی با نقش میانجی گری فعالیت های تسهیم دانش
175
212
FA
محمد تقی
تقوی فرد
0000-0002-4212-2079
دانشیار، دانشکده مدیریت و حسابداری،دانشگاه علامه طباطبائی، تهران،ایران
dr.taghavifard@gmail.com
فائزه
عبدلی مسینان
کارشناس ارشد،مدیریت سیستمهای اطلاعاتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
faezeh.abdoli71@gmail.com
10.22054/jims.2017.17638.1631
پژوهش حاضر تحت عنوان" تأثیر ویژگی های شبکه اجتماعی سازمانی بر عملکرد شغلی با نقش میانجیگری فعالیت های تسهیم دانش" در محدوده زمانی سال1395 در شرکت بیمه ایران تهران انجام شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر ویژگیهای شبکه اجتماعی سازمانی(عوامل فردی شامل: خودکارآمدی دانش ، لذت بردن از کمک و اجتماعی شامل : پیوندهای متقابل اجتماعی ، هنجارهای ارتباط متقابل) بر فعالیتهای تسهیم دانش و عملکرد شغلی در سازمان میباشد. نوع تحقیق کاربردی،روش آن توصیفی-پیمایشی و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه) استفاده شده است.جامعه این تحقیق 230 نفراز کارکنان ستاد مرکزی شرکت بیمه ایران در شهر تهران که تعداد143 نفر به عنوان نمونه جهت انجام تحقیق از طریق فرمول کوکران انتخاب شده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده اند. برای آزمون فرضیات از روش آنالیز رگرسیون و نرمافزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است و متغیرها به روش کمی با استفاده از روش معادلات ساختاری و نیز تحلیل عاملی تاییدی بررسی و سنجیده شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که خودکارآمدی دانش،لذت بردن از کمک، پیوند های متقابل اجتماعی و هنجار ارتباط متقابل اثر مثبتی بر روی فعالیت های تسهیم دانش دارند که به نوبه خود عملکرد شغلی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث افزایش آن می شود و شبکه های اجتماعی سازمانی افراد را قادربه جمع آوری و اشتراک گذاری دانش میکند.
شبکه اجتماعی سازمانی,فعالیتهای تسهیم دانش,خودکارآمدی دانش,لذت بردن از کمک,پیوند متقابل اجتماعی
https://jims.atu.ac.ir/article_11231.html
https://jims.atu.ac.ir/article_11231_688cef88867bb8027c4ede3e8fbb5131.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
57
2020
06
21
تعیین درجه سبز بودن محصولات نفتی با استفاده از سیستم استنتاج سلسله مراتبی فازی
213
234
FA
امیر
یوسفلی
* عضو هیات علمی، گروه مهندسی صنایع، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه زنجان.
yousefli@soc.ikiu.ac.ir
وحید
کریم پور خامنه
کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندر عباس، بندر عباس
v.karimpour@ymail.com
رضا
نوروزی
کارشناسی ارشد، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی )ره(، قزوین.
norouzi.rezaa@gmail.com
10.22054/jims.2019.42875.2325
پالایشگاهها از جمله صنایع تبدیلی از ماده اولیه نفت و گاز هستند که در صورت عدم مدیریت صحیح، فرآیند تولید آنها و همچنین محصولات تولید شده توسط این شرکتها میتواند تاثیرات زیست محیطی بسیار نامطلوبی به همراه داشته باشد. امروزه این شرکتها تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا آسیبهای زیست محیطی وارده از طریق محصولات و زنجیره تامین، تولید و توزیع خود را به حداقل برسانند. اولین گام برای مدیریت صحیح تاثیرات زیست محیطی، توجه به شرایط فعلی و ارزیابی صحیح از محصولات تولیدی میباشد. در این مقاله روشی برای ارزیابی درجه سبز بودن محصولات پالایشگاهها ارائه میشود که برای این منظور ابتدا پارامترهای موثر بر سبز بودن محصول تعیین شده و در ادامه در قالب یک ساختار سلسله مراتبی دسته بندی میشوند. با توجه به عدم امکان تعریف تابعی صریح برای ارزیابی نحوه تاثیر پارامترها در افزایش یا کاهش درجه تطابق محصول با شرایط زیست محیطی، از کنترلرهای فازی استفاده شده و با بکارگیری پایگاه قواعد ممدانی، یک سیستم استنتاج سلسله مراتبی برای تعیین درجه سبز بودن محصولات تولیدی پالایشگاه ها ارائه شده است. کارایی مدل ارائه شده با پیاده سازی آن بر روی تعدادی از محصولات پالایشگاه بندرعباس ارزیابی شده و نتایج بدست آمده عملکرد منطبق بر واقعیت سیستم استنتاج ارائه شده را تایید میکند.
زنجیره تأمین سبز,محصول سبز,درجه سبز بودن محصولات,پایگاه قواعد فازی,استنتاج سلسله مراتبی فازی
https://jims.atu.ac.ir/article_11232.html
https://jims.atu.ac.ir/article_11232_2cc12158d1cb3bdd9146b625f4026f75.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
57
2020
06
21
عوامل موثر بر تصمیمات ساختاری شبکه توزیع و سیاستگذاری مدیریت توزیع در صنعت پخش مواد غذایی
235
274
FA
مهدی
حقیقی کفاش
0000-0003-4154-5077
دانشیار، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
m.haghighi@atu.ac.ir
زهره
دهدشتی شاهرخ
0000-0002-4736-224X
دانشیار، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
dehdashtishahrokh@atu.ac.ir
وحید
خاشعی
0000-0001-8536-9867
دانشیار، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
khashei@atu.ac.ir
رضا
هاجری
دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی گرایش سیاست گذاری بازرگانی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
reza.hajari92@gmail.com
10.22054/jims.2020.44148.2339
این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل رابطه بین عوامل مؤثر در طراحی شبکه توزیع (DND) در شرکتهای پخش در صنعت مواد غذایی انجام شدهاست. در این مقاله، طراحی شبکه توزیع به دو حوزه اصلی ساختار استراتژیک شبکه توزیع و سیاستهای مدیریت توزیع طبقهبندیشده و تأثیر متغیرهای کلیدی توزیع بر طراحی شبکه توزیع مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی، اکتشافی است و از روش تحقیق کمی استفاده کرده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه 54 شرکت پخش سراسری در صنعت مواد غذایی در ایران است و با استفاده از روش تمامشماری، پرسشنامهای برای تمامی مدیران عامل و مدیران بازاریابی آن شرکتها (108 نفر) ارسال شد. در مجموع 92 نفر پرسشنامههای ارسالی را تکمیل کردند که با توجه به معیارهای تعیین شده تنها 81 پرسشنامه قابل استفاده بود، که این میزان استاندارد فرمول کوکران را نیز پوشش میدهد. از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) به منظور تحلیل دادهها استفاده شد و نتایج حاکی از این بود که ویژگیهای محصول، الزامات خدمات، ویژگیهای تقاضا، ویژگیهای عرضه و متغیرهای اقتصادی متغیرهای کلیدی هستند که بر طراحی شبکه توزیع تأثیر میگذارد. با توجه به کمبود پژوهشهای انجام شده در مورد طراحی شبکه توزیع و بررسی عوامل مؤثر بر شکلدهی ساختار و سیاستهای استراتژیک توزیع درکشور، میتوان ادعا کرد این مقاله بینش ارزشمندی را برای دانشگاهیان و متخصصان فراهم میکند زیرا در آن مدلی از مؤلفههای مختلف طراحی شبکه توزیع، تصمیمهای مربوط به طراحی شبکه توزیع و تحلیل عوامل اصلی تأثیرگذار بر ساختار شبکه توزیع ارائه شده است.
مدیریت زنجیره تأمین,طراحی شبکه توزیع,لجستیک,تصمیمات استراتژیک,صنعت پخش مواد غذایی
https://jims.atu.ac.ir/article_11233.html
https://jims.atu.ac.ir/article_11233_0060c5dfe1da50629c76f6a94a063c7c.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
57
2020
06
21
بهبود یکپارچگی زنجیره تامین برای رسیدن به تولید در کلاس جهانی بااستفاده از تحلیل اهمیت عملکردIPA) )در صنایع لوازم الکترونیک خانگی ایران
275
306
FA
سید داود
میرحبیبی
دانش آموخته دکتری مدیریت صنعتی،دانشکده مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران، ایران
d.mirhabibi@yahoo.com
حسن
فارسیجانی
دانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
h-farsi@sbu.ac.ir
محمود
مدیری
استادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران، ایران
m_modiri@azad.ac.ir
کاوه
خلیلی دامغانی
دانشیارگروه مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایران
kaveh.khalili@gmail.com
10.22054/jims.2020.38121.2219
امروزه، سازمانها وصنایع با رقابتی در سطح بین المللی مواجه می باشند. لازمه موفقیت در رقابت جهانی تولید محصولات در کلاس جهانی می باشد که صنایع به منظور تحقق شاخص های تولید در کلاس جهانی ورقابت پذیری وپاسخگویی سریع،نیازمند یکپارچگی بیشتر در سطح سازمان وشرکاء خود در سطح زنجیره تامین می باشند. در این تحقیق معیارهای تولید درکلاس جهانی با استفاده از روش دلفی فازی شناسایی شدند ضمنا ابعاد وشاخص های زنجیره تامین یکپارچه از ادبیات موضوعی استخراج شدند که شامل سه بعد یکپارچگی داخلی، یکپارچگی تامین کنندگان و یکپارچگی مشتریانمی باشد. تحلیل اهمیت عملکرد ((IPAبرای دسته بندی وشناسایی اولویت های بهبود شاخص های زنجیره تامین یکپارچه برای رسیدن به تولید درکلاس جهانی بکارگرفته شد؛جامعه آماری این تحقیقشامل 200نفر از مدیران وسیاستگذاران صنعت لوازم الکترونیک خانگی کشوربودند.با توجه به خروجیهای ماتریس اهمیت عملکرد، رتبه بندی نهایی هریک از شاخص ها وراهبردهای بهینه در جهت کمک به مدیران در تخصیص بهینه منابع مشخص شد. نتایج نشان میدهد که دارابودن سیستم خرید پایدار با تامینکنندگان اصلی، داشتن سیستم یکپارچه بین دپارتمان های داخلی، سطح تبادل اطلاعات با تامینکنندگان و دارابودن سیستم های تبادل اطلاعات با مشتریان مهمترین شاخص های بهبود زنجیره تامین یکپارچه برای رسیدن به تولید در کلاس جهانی در این صنعت بودند
"زنجیره تامین یکپارچه","تولید درکلاس جهانی","مدل معادلات ساختاری","تحلیل اهمیت - عملکرد","دلفی فازی"
https://jims.atu.ac.ir/article_11234.html
https://jims.atu.ac.ir/article_11234_1e27c5d422d1481cdab9a4accebcedea.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
57
2020
06
21
تعیین تعداد بهینه گروه های اقلام موجود در انبار بر اساس آنالیز ABC در چارچوب یک شبکه زنجیره تامین
307
344
FA
امید
عبدالعظیمی
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی صنایع، دانشکده اقتصاد، دانشگاه خوارزمی تهران، ایران
omid15215@yahoo.com
مرضیه
خاکستری
استادیار گروه مهندسی صنایع، دانشکده اقتصاد، دانشگاه خوارزمی تهران، ایران
samikhakestari@gmail.com
10.22054/jims.2020.43808.2337
طبقه بندی موجودی یکی از تکنیکهای مهم در حوزه مدیریت موجودی است. یک روش شناخته شده، روش طبقهبندی بر اساس آنالیزABC است که اقلام موجود در انبار را بر اساس ارزش و اهمیت آنها در طبقات مختلفی قرار میدهد. در این مقاله، یک شبکه زنجیره تامین سه سطحی برای یک مدل بهینهسازی دوهدفه به منظور بهبود کیفیت گروهبندی موجودی بر اساس آنالیزABC ارائه شده است. تابع هدف اول سود خالص اقلام موجود در انبارمرکزی (سطح 2) و تابع هدف دوم نیز سود خالص اقلام موجود در بخشهای مختلف (سطح 3) را در شرایط عدمقطعیت بیشینه می کنند. مدل به طور همزمان تعداد گروههای موجودی، سطح خدمات مربوط به هر گروه و اقلام اختصاص داده شده به گروه ها را با توجه به محدودیتها، کمبود موجودی، در نظر گرفتن هزینههای سفارشدهی و خرید بهینه میکند. به منظور حل مدل ارائه شده از روشهای ابتکاری و دقیق از جملهLP-metric و ε-constraint اصلاح شده استفاده شده است. سپس به منظور مقایسه روشهای ذکر شده از آزمون فرض آماری استفاده شده و نهایتا با استفاده از روش AHP برترین و کاراترین روش حل انتخاب شده است. نتایج نشاندهندهی برتری روش ε-constraint بود؛ در ادامه به منظور اعتبارسنجی مدل از یک مجموعه مثال عددی استفاده شده که نشاندهندهی بهبود و کارایی مدل ارائه شده در کنترل موجودی انبار بوده است.
آنالیز ABC,کنترل موجودی,بهینه سازی دوهدفه,زنجیره تامین سه سطحی,روش های ابتکاری و دقیق
https://jims.atu.ac.ir/article_11235.html
https://jims.atu.ac.ir/article_11235_fa69285d5979ed1d27f4f1bbf264b2cc.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
57
2020
06
21
ارائه مدل چندهدفه مسیریابی در شبکه سیستمهای حمل و نقل عمومی چندوجهی درونشهری
345
375
FA
وحید
برادران
استادیار، گروه مهندسی صنایع، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، ایران
v_baradaran@iau-tnb.ac.ir
ارمغان
آذری خواه
کارشناسی ارشد، مهندسی صنایع، گرایش مدیریت سیستم و بهره وری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، ایران
azarikhah.a@gmail.com
10.22054/jims.2018.25088.1864
توسعه انواع سیستمهای حملونقل عمومی شهری که هر کدام مناطق مختلفی را پوشش میدهند، مسئله انتخاب نوع سیستم حملونقل و تعیین مسیر مناسب سفر بین دو ایستگاه مبداء و مقصد مشخص را برای مسافران و استفادهکنندگان سیستمهای حملونقل عمومی دشوار کرده است. در شهرهای بزرگ مانند تهران شبکهای از سیستمهای حملونقل عمومی موسوم به سیستمهای چندوجهی شامل ایستگاهها به عنوان گرهها و وسایل حملونقل عمومی واسط بین دو ایستگاه متوالی به عنوان کمانهای آن تشکیل میشود. مسافران پیوسته به دنبال روشی برای یافتن مسیر بهینه در شبکههای حملونقل چندوجهی پیچیده میباشند تا با کمترین هزینه و سردرگمی از مبدا مشخص به مقصد مورد نظر خود برسند. در این مقاله، جهت مسیریابی در شبکههای سیستمهای حملونقل چندوجهی مدلی برنامهریزی ریاضی چندهدفه با سه تابع هدف توسعه داده شدهاست. اهداف مدل ارائه شده، حداقلکردن هزینه، زمان سفر و تعداد تغییر نوع وسایل نقلیه میباشد. ضمن بررسی اعتبارسنجی مدلها با مسائل آزمون، دو الگوریتم دقیق و فراابتکاری (الگوریتم مورچگان) برای حل مدل پیشنهادی توسعه داده شده است. نتایج ارزیابی عملکرد روشهای حل نشان میدهد زمان حل مسائل با روش دقیق برای مسائل با بیش از 15 گره غیرکارا است. در حالی که الگوریتم فراابتکاری، مسائل نمونه را با کیفیتی مشابه روش دقیق اما با زمان منطقی ارائه میکند.
کوتاهترین مسیر,سیستمهای حملونقل عمومی,سیستمهای حملونقل چندوجهی,برنامهریزی ریاضی چندهدفه,الگوریتم مورچگان چندهدفه
https://jims.atu.ac.ir/article_11236.html
https://jims.atu.ac.ir/article_11236_330a7c5907e8064acdaaef596324bb5b.pdf