دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
15
44
2017
03
21
تحلیل توانمندسازهای سیستم تولید انعطاف پذیر با رویکردهای مدل سازی ساختاری تفسیری و فرایند رتبه بندی تفسیری
1
26
FA
حمیدرضا
طلایی
هیات علمی گروه مدیریت،دانشکده علوم اداری و اقتصاد،دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی ، دانشگاه شهید اشرفی
اصفهانی، دانشکده علوم اداری و اقتصاد
talaie@ut.ac.ir
اکبر
عالم تبریز
استاد گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی
a.tabriz@sbu.ac.ir
حسن
فارسیجانی
دانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی
h.farsi@sbu.ac.ir
10.22054/jims.2017.7336
شرایط آشفته بازار امروز مدیران تولید را مجبور می نماید تا به منظور مقابله با چالش های تحمیل شده توسط عواملی چون<br />رقابت جهانی،تقاضاهای متغیر مشتریان،افزایش سرعت توزیع به بازار و رشد سریع فناوری به سیستم های تولید انعطاف<br />پذیر) FMSs (توجه بیشتری نمایند.علاوه بر وجود موانع متعدد در برابر پیاده سازی و توسعه FMS ،توانمندسازهایی<br />وجود دارند که به تسهیل این امر کمک می کنند.یکی از موضوعات مهم در این حوزه که هدف نهایی این پژوهش نیز<br />می باشد، تحلیل رفتار توانمندسازها به منظور بهره برداری موثر از آن ها در پیاده سازی و توسعه FMS می باشد.<br />توانمندسازها از طریق مرور ادبیات و نظرات خبرگان صنعت و دانشگاه شناسایی شده اند. از مدلسازی ساختاری<br />تفسیری) ISM ( به منظور توسعه یک ساختار سلسله مراتبی به منظور تحلیل روابط میان توانمندسازها استفاده شده است و<br />سپس فرایند رتبه بندی تفسیری) IRP ( به منظور مطالعه رابطه تسلط میان توانمندسازها به کار گرفته شده است. ISM<br />اهمیت تعهد مدیریت ارشد و سرمایه گذاری مالی را نسبت به سایر توانمندسازها نشان می دهد، در حالیکه IRP مدیریت<br />زنجیره تامین و تکنیک های عملیاتی و کنترل را به عنوان مهمترین توانمندسازها با توجه به حوزه های عملکردی معرفی<br />می نماید. این پژوهش ضمن مقایسه دو رویکرد ISM و IRP ، نشان می دهد که IRP ابزار قوی تری می باشد چرا که یک<br />قدم به پیش رفته و روابط میان توانمندسازها را با شاخص های قابل اندازه گیری عملکرد مورد توجه قرار می دهد
سیستم تولید انعطاف پذیر,توانمندسازها,مدلسازی ساختاری تفسیری,فرایند رتبه بندی تفسیری
https://jims.atu.ac.ir/article_7336.html
https://jims.atu.ac.ir/article_7336_ca733b212daf3851482883efa48bd4c9.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
15
44
2017
03
21
طراحی مدل ریاضی زمانبندی امتحانات در دانشگاه و تحلیل جوابهای حاصل از آن
27
50
FA
حسین
شمس شمیرانی
مربی، گروه مهندسی صنایع، دانشکده فنی و مهندسی گلپایگان
hsshemirani@gmail.com
مهدی
بشیری
استاد، گروه مهندسی صنایع، دانشگاه شاهد
bashiri@shahed.ac.ir
محمد
مدرس یزدی
استاد، دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی شریف
10.22054/jims.2017.7337
در این پژوهش، بهینه سازی زمانبندی امتحانات پایان ترم دروس دانشگاهی، بر اساس یک مسئله واقعی<br />شناسائی شده در یکی از دانشگاههای کشور بررسی شده است. تابع هدفی که برای مسئله تعریف شده است<br />نسبت به آنچه که تاکنون در ادبیات موضوع، مطرح شده، متفاوت است و به نحو موثرتری می تواند هدف<br />واقعی مسئله را بیان نماید. برای تشکیل تابع هدف، مشابه با قانون کولن در الکتریسیته که می گوید میان بارهای<br />همنام، نیروی دافعه وجود دارد نوعی نیروی دافعه میان هر دو امتحان منظور شده است. چنانچه برآیند کلی<br />نیروهای دافعه میان امتحانات، حداقل گردد جواب بهینه مسئله بدست می آید. مدل ریاضی حاصل، برنامه ریزی<br />غیرخطی با متغیرهای صفر و یک است. تابع هدف آن شامل تعداد زیادی عبارت درجه دوم می باشد. جواب<br />بهینه مطلق این مدل، فقط در اندازه های بسیار کوچک قابل شناسائی است. برای حل مدل در اندازه های<br />متوسط و بزرگ، روشهائی را بر مبنای الگوریتم تبرید شبیه سازی شده و نیز الگوریتم رقابت استعماری تنظیم<br />نموده ایم که می توانند در زمان قابل قبولی، جوابهای نسبتاً خوبی را ارائه نمایند. نتایج عملی حاصل از این مدل<br />ریاضی و شیوه های ارائه شده برای حل آن، در یکی از دانشگاههای کشور در طی ترمهای متمادی، استفاده<br />شده وکارائی و موثر بودن خود را به طور عملی نشان داده است.
زمانبندی امتحانات,بهینه سازی امتحانات,مدل سازی ریاضی,تخصیص درجه دو,تبرید شبیه سازی شده,الگوریتم رقابت استعماری
https://jims.atu.ac.ir/article_7337.html
https://jims.atu.ac.ir/article_7337_dcc8b6dced75d63c482b28b015d891a1.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
15
44
2017
03
21
کاربرد روشهای تحلیل رابطه خاکستری و آنتروپی در رتبه بندی مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها: شواهدی از شرکتهای دارویی ایران
51
74
FA
ناصر
صنوبر
0000-0002-7354-0222
دانشیار و عضو هیئت علمی دانشکده مدیریت دانشگاه تبریز
sanoubar@tabrizu.ac.ir
سعید
باز محمدی
کارشناسی ارشد MBA دانشگاه تبریز
10.22054/jims.2017.7338
تصمیمگیری در خصوص ارزیابی مسئولیتپذیری اجتماعی بنگاهها یک مسئله چند معیاره است. این مقاله با معرفی تحلیل<br />رابطه خاکستری و روش وزندهی آنتروپی به دنبال راه حلی بمنظور تحلیل و رتبهبندی شرکتها از این منظر میباشد.<br />تکنیک اتخاذ شده با ترکیب این دو روش، به معیار قابل اعتمادتری برای تصمیمگیری تبدیل خواهد شد. همچنین از<br />آنجایی که برای مسئولیتپذیری اجتماعی ابعاد گوناگونی مطرح میشود میتوان از روش آنتروپی استفاده کرد و اهمیت<br />نسبی هر یک از معیارها را مشخص نمود. برای سنجش مسئولیتپذیری اجتماعی از پرسشنامه استاندارد افزایش<br />خودآگاهی سازمانی تهیه شده توسط واحد مسئولیتپذیری اجتماعی کمیسیون اروپا استفاده گردید. با بکارگیری روش-<br />های مذکور 11 شرکت فعال تولیدکننده مواد و محصولات دارویی مورد بررسی قرار گرفتند که از میان آنها شرکت<br />پارس دارو از لحاظ پایبندی به مسئولیتهای اجتماعی در رتبه نخست قرار گرفت. این امر به شرکتها کمک میکند تا با<br />شناسایی نقاط قوت و ضعف به همراه آگاهی از رتبه خود نسبت به رقبا، تصمیمات بهتری را در جهت ارتقاء جایگاه<br />سازمان در حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی اتخاذ نمایند
مسئولیت پذیری اجتماعی بنگاه,تصمیم گیری چند معیاره,تحلیل رابطه خاکستری,روش آنتروپی
https://jims.atu.ac.ir/article_7338.html
https://jims.atu.ac.ir/article_7338_57b1f05c2cbdb0e5898445cc7a3f1a52.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
15
44
2017
03
21
ترکیب روش دلفی و آنتروپی شانون برای مقابله با فساد اداری با استفاده از سیستم استنتاج فازی
75
116
FA
حامد
رحمانی
استادیار گروه مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قزوین
rahmani.hd@gmail.com
مرتضی
موسی خانی
استاد گروه مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
pres@qiau.ac.ir
غلامرضا
معمارزاده طهران
دانشیار گروه مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قزوین، ایران
gmemar@gmail.com
کرم الله
دانش فرد
استاد گروه مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
cdaneshfard@yahoo.com
ابوالفضل
کاظمی
استادیار گروه مهندسی صنایع، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قزوین، ایران
ab_kazemi@gmail.com
10.22054/jims.2017.7339
با مراجعه به انواع رسانه ها و سرخط های خبری می توان به پدیده افزایش فساد در کشور صحه گذاشت. یکی از<br />سازوکارهای مورد استفاده توسط نهادهای بین المللی همچون شفافیت بین الملل و بانک جهانی استفاده از حکمرانی خوب<br />برای مبارزه با فساد است. در مورد حکمرانی خوب نظریه های مختلفی وجود دارد که یکی از بحث انگیزترین آن سازوکار<br />کنترل اجتماعی است. در این نظریه برای الگوی مناسب حکمرانی در سیستم های دولتی ترکیبی از انواع قدرت های<br />انتظامی )زور(، مبادله و متقاعدسازی در انواع سازمان ها است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی این ترکیب در انواع<br />سازمان ها برای مقابله با فساد است. پژوهش حاضر یک پژوهش توسعه ای است که در آن از سیستم استنتاج فازی برای<br />شناسایی ترکیب سه قدرت استفاده می شود. در این پژوهش برای ساخت قواعد فازی از روش ترکیبی آنتروپی شانون و<br />تحلیل دلفی استفاده شده است. از آنتروپی شانون برای تحلیل ضرایب مولفه های فساد در سازمان ها به عنوان بخش " اگر"<br />قواعد و از تحلیل دلفی برای تحلیل ترکیب کنترل اجتماعی و یا بخش " آن گاه" قواعد استفاده شده است. یافته های<br />پژوهش به صورت قواعد اگر و آن گاه برای شش ناحیه مورد بررسی در مدل که سه ناحیه آن مربوط به فساد کلان و<br />سازمان های انتظامی، مادی و هنجاری و نیز سه ناحیه دیگر که در ارتباط با فساد خرد و سازمان های انتظامی، مادی و<br />هنجاری بود در سیستم استنتاج فازی اجرا گردید و نتایج آن مورد تحلیل قرار گرفت
فساد اداری,کنترل اجتماعی,سیستم استنتاج فازی,آنتروپی شانون,تحلیل دلفی
https://jims.atu.ac.ir/article_7339.html
https://jims.atu.ac.ir/article_7339_36759d63600a08e47644cc1ec01a8880.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
15
44
2017
03
21
ارزیابی عملکرد سیستم و زیر سیستم های تهویه قطار های مترو تهران به کمک مدل تحلیل پوششی داده های ارتباطی فازی سه مرحله ای
117
157
FA
سید علیرضا
میر محمد صادقی
استادیار مرکز تحقیقات مهندسی سیستم ها، دانشگاه جامع امام حسین، تهران
مهدی
مغان
پژوهشگر مرکز تحقیقات مهندسی سیستم ها، دانشگاه جامع امام حسین، تهران
moghan@ihu.ac.ir
مهدی
کشاورز
دانشجوی دکترا مهندسی صنایع، دانشکده صنایع، دانشگاه تهران، تهران
mehdikeshavarz@ut.ac.ir
مهرنوش
کشاورز
کارشناس ارشد مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی تهران
m.keshavarz_mk@yahoo.com
فاطمه
خواجه نوری
کارشناس ارشد شرکت واگن سازی تهران
nouri58@gmail.com
10.22054/jims.2016.7340
توسعه شبکه مترو، گستردگی روز افزون و پیچیدگی های ذاتی مدیریت آن، ضرورت نگاه علمی و استفاده از تجربیات و<br />دانش روز دنیا در خصوص نگهداری و تعمیرات را اجتناب ناپذیر ساخته است. بخش عمده ای از تجهیزات شبکه مترو و<br />قطار های آن را تجهیزات تعمیر پذیر تشکیل می دهند که درصد قابل توجهی از منابع مالی و انسانی سازمان را به خود<br />معطوف می سازند .<br />هدف این مقاله، اندازه گیری کارائی و رتبه بندی سیستم تهویه مطبوع قطار های دی سی متروتهران و زیر سیستم های آن به<br />کمک مدل تحلیل پوششی داده های ارتباطی سه مرحله ای می باشد. در خصوص اهمیت سیستم تهویه در مترو همین بس<br />که در حدود 8 ماه از سال، سیستم تهویه پس از ترکشن ها که نیروی محرکه جهت جابه جایی قطار را فراهم می آورد،<br />بیشترین اهمیت را از منظر مدیریت بهره برداری دارا می باشد. در این پژوهش با تعریف سیستم تهویه به عنوان واحد های<br />تصمیم گیری، از آن جهت ارزیابی عملکرد سیستم و در نهایت کمک به تصمیم سازی راهبردی نگهداری و تعمیرات اعم<br />از داشتن تخمینی از ظرفیت کارگاه نگهداری وتعمیرات، تامین قطعات یدکی و نیروی انسانی مورد نیاز استفاده می شود.<br />شایان ذکر است به علت وجود خطاهای گوناگونی از جمله خطای انسانی، خطای دستگاه ها، محدودیت های مربوط به<br />تحلیل داده های میدانی و غیره، در این مقاله از رویکرد فازی جهت چالش با عدم قطعیت در داده ها استفاده شده است. در<br />ضمن از آنالیز قابلیت اطمینان، قابلیت دسترسی و نگهداشت پذیری که از مهمترین شاخص های حوزه نگهداری و تعمیرات<br />هستند، جهت تعیین ورودی ها و خروجی های سیستم تهویه استفاده شده است.
تحلیل پوششی داده های ارتباطی فازی سه مرحله ای,قابلیت اطمینان,دسترس پذیری,نگهداشت پذیری,سیستم تهویه
https://jims.atu.ac.ir/article_7340.html
https://jims.atu.ac.ir/article_7340_b653f2de54ef709dbbbf1249d05984b3.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
15
44
2017
03
21
حل مسأله مکانیابی دستگاههای خودپرداز با استفاده از برنامه ریزی چند هدفه فازی
159
185
FA
حمید
شاهبندرزاده
استادیار، گروه مدیریت صنعتی،دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر)
shabandarzade@pgu.ac.ir
محمد حسین
کبگانی
مربی، گروه مدیریت صنعتی،دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر،
mohammadhossein.kabgani@gmail.com
10.22054/jims.2016.7341
پژوهش حاضر در ارتباط با مکانیابی دستگاههای خودپرداز میباشد. هدف آغازین این پژوهش، شناسایی<br />عوامل موثر برای انتخاب مکان مناسب برای دستگاههای خودپرداز میباشد. سپس با تعیین نقاط بالقوه جهت<br />استقرار این دستگاهها با استفاده از مدلسازی ریاضی، مکان بهینه این دستگاه تعیین میگردد. همچنین در<br />رویکرد پیشنهاد شده این پژوهش، بمنظور تعیین مهمترین عوامل موثر برای تعیین مکان دستگاههای خودپرداز<br />استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی گروهی فازی اقدام به وزندهی این عوامل میشود. نهایتا با بکارگیری<br />فن تخصیص خطی با رویکرد چند هدفه اقدام به تعیین مکان این دستگاهها در سطح شهر بوشهر میگردد. در<br />این پژوهش 49 عامل برای تعیین مکان برای دستگاههای خودپرداز بر اساس پیشینه پژوهش و در نهایت بر<br />اساس نظر کارشناسان به شش گروه عوامل جمعیتی، عوامل اقتصادی اجتماعی، عوامل رقابتی تجاری، – –<br />عوامل مطلوبیت عمومی )زیرساخت و مجاورت(، عوامل سرمایه گذاری و عوامل سیاسی قانونی دستهبندی –<br />شد. همچنین بر اساس وزنهای بدست آمده از تحلیل سلسله مراتبی فازی، عوامل جمعیتی به عنوان مهمترین<br />عامل شناسایی گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که هرکدام از عوامل ششگانه تعیین شده،<br />میتواند اثرات متفاوتی بر روی تصمیم گیرندگان داشته باشد.
مکانیابی,دستگاههای خود پرداز,مدلسازی ریاضی,تخصیص خطی,فرایند تحلیل سلسله مراتبی
https://jims.atu.ac.ir/article_7341.html
https://jims.atu.ac.ir/article_7341_4db56dbbc012d7e37f34a526ef016f29.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
15
44
2017
03
21
مدل چندمحصولی با لحاظ کردن هزینه نگهداری و خرید به صورت تابعی افزایشی از سیکل سفارش
187
208
FA
مهناز
افراسیابی
دانشگاه آزاد اسلامی،واحد علوم وتحقیقات ، گروه مهندسی صنایع، قزوین
afrasiyabimahnaz@yahoo.com
احمد
صادقی
عضو هیأت علمی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قزوین، دانشکده مهندسی صنایع و مکانیک، گروه مهندسی صنایع،
قزوین،ایران
10.22054/jims.2016.7342
در این مقاله مدل های کلاسیک سفارش اقتصادی و تولید اقتصادی با در نظر گرفتن هزینه نگهداری و خرید به<br />صورت تابعی افزایشی و پیوسته از سیکل سفارش توسعه داده می شود. دو مدل ارائه شده است که مدل اول،<br />مدل سفارش اقتصادی با فرض غیر مجاز بودن کمبود می باشد و مدل دوم هم مدل تولید اقتصادی با فرض غیر<br />مجاز بودن کمبود است، از آنجاییکه مدل از نوع برنامه ریزی غیر خطی پیوسته است، حل آن به روش دقیق در<br />زمان معقول امکان پذیر نیست به این سبب از الگوریتم های ابتکاری ژنتیک و ازدحام ذرات برای حل استفاده<br />می شود برای افزایش اثربخشی الگوریتم ها از رویکرد تاگوچی برای تنظیم پارامتر الگوریتم ها استفاده می شود<br />که پس از آن به سنجش دو الگوریتم پرداخته می شود.
تولید اقتصادی,هزینه نگهداری,الگوریتم ازدحام ذرات
https://jims.atu.ac.ir/article_7342.html
https://jims.atu.ac.ir/article_7342_e0f4fbb49b8b7ff457f749fe7b605e2c.pdf