دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
56
2020
03
20
ارائه مدل زنجیره تامین ناب درصنایع دفاعی ایران با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری
1
49
FA
اکبر
رحیمی
دانشجوی دکتری مدیریت صنعتی دانشگاه شهید بهشتی)
rahimi_akr@yahoo.com
عباس
راد
استادیار دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی
a-raad@sbu.ac.ir
اکبر
عالم تبریز
0000-0002-4562-8032
استاد دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی
a-tabriz@sbu.ac.ir
علیرضا
موتمنی
دانشیار دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی
a-motameni@sbu.ac.ir
10.22054/jims.2018.32671.2069
از یک سو، تولید محصولات دفاعی به دلیل نقشی که در ایجاد بازدارندگی و ارتقاء امنیت ملی کشور دارند، ضروری می باشند و از سوی دیگر شرایط اقتصادی حاکم بر کشور، تولید محصولات دفاعی با کمترین هزینه را، به یک الزام تبدیل نموده است. ناب سازی زنجیره تامین صنایع دفاعی با تمرکز بر حذف اتلاف ها در سطوح مختلف زنجیره تامین، پاسخی به چگونگی تولید محصولات دفاعی با هزینه کمتر می باشد. این تحقیق با هدف تدوین مدل زنجیره تامین ناب صنایع دفاعی، ابتدا به شناسایی مهمترین اقدامات زنجیره تامین ناب متناسب با اتلاف های موجود در زنجیره تامین صنایع دفاعی پرداخته، سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، دسته بندی و تایید اقدامات بر مبنای مدلسازی معادلات ساختاری(SEM)را به انجام رسانده و در ادامه با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری(ISM) به ارائه مدلی که روابط بین این اقدامات را نشان می دهد، می پردازد. قدرت نفوذ و وابستگی اقدامات نیز با استفاده از تکنیک MICMAC، تحلیل گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از مجموع 84 اقدام معرفی شده در تحقیقات پیشین برای زنجیره تامین ناب،49 اقدام در ناب سازی زنجیره تامین صنایع دفاعی موثرند که در قالب 8 دسته و شامل مدیریت سطح کارگاه، مدیریت کیفیت، تولید بهنگام، مدیریت نت، مدیریت منابع انسانی، ارتباط با تامین کنندگان، طراحی محصول جدید و ارتباط با مشتریان می باشند. ارتباط با مشتریان به عنوان پایه ای ترین و محرک ترین اقدام و ارتباط با تامین کنندگان، وابسته ترین و تحت تاثیرترین اقدام زنجیره تامین ناب صنایع دفاعی هستند.
زنجیره تامین,رویکرد ناب,مدلسازی ساختاری تفسیری,صنایع دفاعی
https://jims.atu.ac.ir/article_10968.html
https://jims.atu.ac.ir/article_10968_9b41f1fd3eb13b151214d2dede6eae0d.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
56
2020
03
20
طراحی زنجیره تامین چند سطحی فازی همکارانه با در نظر گرفتن تخفیف و هزینه بازاریابی:رویکرد تئوری بازی ها
51
86
FA
جواد
بهنامیان
دانشیار گروه مهندسی صنایع دانشکده مهندسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان
behnamian@basu.ac.ir
محمدمهدی
بشر
کارشناسی ارشد گروه مهندسی صنایع دانشکده مهندسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان
bashar.mehdi@yahoo.com
10.22054/jims.2018.20762.1726
یکی از مهمترین بحثهای امروزه در مدیریت زنجیرهتامین ایجاد همکاری در زنجیرهتامین با وجود تضاد در اهداف و خواستهها است که در آن اعضای درون سطوح با یکدیگر توافق نموده و بهعنوان یک کل در بازی زنجیرهتامین مشارکت داشته باشند. به منظور دستیابی به حداکثر سود ممکن در کل زنجیرهتامین در شرایط همکاری، در اینجا با استفاده از مفهوم تئوری بازیها و بر اساس قرارداد جانبی مشارکت در سود و در نظر گرفتن هزینه بازاریابی بین تولیدکننده و خردهفروش، مدلی برای زنجیره تامین چند سطحی در شرایط همکاری طراحی شده است. در این تحقیق برای اولین بار مدلسازی ریاضی در محیط فازی با در نظر گرفتن تخفیف ارائه شده که در آن برای نزدیکتر شدن به شرایط واقعی، هزینه بازاریابی به صورت عدد فازی مثلثی در نظر گرفته شده است. در ادامه و با توجه به پیچیدگی مدل پیشنهادی ، برای چند مثال تصادفی با استفاده از الگوریتمهای فراابتکاری ژنتیک، انجماد تدریجی و ترکیبی ژنیک- انجماد تدریجی حل شده و کارایی الگوریتمهای پیشنهادی با یکدیگر مقایسه شده است. در ضمن اعتبار سنجی مدل با استفاده از از نرمافزار گمز مورد بررسی قرار گرفته است.
زنجیرهتامین,تئوری بازی,همکاری,الگوریتم فراابتکاری,هزینه بازاریابی
https://jims.atu.ac.ir/article_10969.html
https://jims.atu.ac.ir/article_10969_ce9968ceb96e9c0388ad57cbd0744da4.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
56
2020
03
20
چارچوبی برای پذیرش نوآوریباز در سطح بنگاه (مطالعه موردی :یک بنگاه بزرگ فعال در صنعت بستهبندی و چاپ مواد غذایی)
87
127
FA
احمد
احمدی
دانشجوی دکترای مدیریت تکنولوژی، دانشگاه علامه طباطبائی
a.ahmadi@solico-kaach.com
ابوالفضل
کزازی
استاد دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی
kazazi@atu.ac.ir
محمد
نقی زاده
استادیار دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی
mohamadnaghizadeh@yahoo.com
مقصود
امیری
0000-0002-0650-2584
استاد دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی
mg_amiri@yahoo.com
10.22054/jims.2019.27628.1950
با در نظر گرفتن نوآوریباز بعنوان یک طیف و نه بعنوان یک مفهوم غیرقابل انعطاف، تحقیقات بسیاری برای انعکاس پویاییهای مختلف موجود در پیادهسازی این مفهوم در قالب ارائهی گونهها، مدها، تمها، و مکانیزمهای نوآوریباز انجام شده است. این تحقیقات هر یک با مدنظر قراردادن تنها جنبههای خاصی از فرآیند نوآوری، سعی در توسعهی روشی برای طبقهبندی و ارائه الگویی برای استقرار نوآوریباز بودهاند. نوشتار حاضر نیز در صدد است تا با تمرکز بر پیاده سازی نوآوری باز در سطح یک بنگاه بزرگ، چارچوبی روشمند برای بررسی اجزای نوآوری باز شامل بازیگران، محتوی و مکانیزم ها و عوامل موثر بر آنها در هر یک از مراحل پیاده سازی نوآوری باز در بنگاه بسته بندی و چاپ مواد غذایی ارائه کند. جهت تحقق هدف تحقیق، پس از مرور ادبیات تحقیق و مصاحبه با خبرگان، اجزا و عوامل در هر یک از مراحل پیاده سازی احصا گردید و در نهایت به منظور تحلیل و ترسیم روابط متقابل میان اجزاء مختلف مدل نوآوری باز از تکنیک دیمتل استفاده شد. مهمترین یافته های این تحقیق نشاندهنده این موضوع است که مدل نوآوریباز شرکت مورد مطالعه که حاصل زنجیرهای از تصمیمات در رابطه با هر یک از اجزاء مدل در گسترهی فرآیند نوآوری میباشد شامل: انتخاب حوزهی "پیش از چاپ" بعنوان محتوی مدل نوآوریباز؛ انتخاب جهتگیری "طرف بازار-انتخابی" برای بازیگران؛ و انتخاب مکانیزمهایی برای افزایش "ظرفیت جذب"، "ظرفیت تبدیلی و پیوندی"، و "ظرفیت انتقال"؛ میباشد.
نوآوریباز,ظرفیتهای دانشی,فرآیند نوآوری,بستهبندی و چاپ مواد غذایی
https://jims.atu.ac.ir/article_10970.html
https://jims.atu.ac.ir/article_10970_84806972afdc3a055c8fb90241c2a263.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
56
2020
03
20
مدلسازی و حل مساله یکپارچه برنامهریزی تولید ادغامی و تعمیرات و نگهداری در حالت دو هدفه و با رویکرد کاهش نارضایتی مشتریان
129
169
FA
سید محمد حسن
حسینی
استادیار دانشکده مهندسی صنایع و مدیریت ، دانشگاه صنعتی شاهرود
sh.hosseini@shahroodut.ac.ir
10.22054/jims.2019.29711.1988
امروزه تحقق برنامههای از پیش تعیین شده و تامین به موقع تقاضاها و سفارشات مشتریان یکی از اهداف مهم و استراتژیک سازمانها و واحدهای تولیدی محسوب میشود. اهمیت این موضوع ریشه در جایگاه مشتریان و موضوع رضایت ایشان از تحویل به موقع تقاضاهایشان و همچنین بهرهبرداری مناسب از منابع تولیدی سازمان دارد. در تحقیق حاضر، مساله یکپارچه برنامهریزی تولید و تعمیرات و نگهداری مورد مطالعه قرار میگیرد. برای این مساله دو تابع هدف مدنظر میباشد. تابع هدف اول عبارتست از هزینههای کل سیستم که همه عوامل هزینهای تولید را شامل میشود. تابع هدف دوم نیز میزان نارضایتی مشتریان است که در اثر تاخیر در تامین به موقع تقاضاها افزایش مییابد. باتوجه به اهمیت جایگاه و رضایتمندی مشتریان در دنیای رقابتی امروزی، اضافه کردن تابع هدف دوم مساله را به دنیای واقعی نزدیکتر میکند. ابتدا مساله تشریح و متغیرها و پارامترهای آن تعریف شده و براساس آن، مدل ریاضی این مساله در حالت چندهدفه توسعه داده شده است. سپس باتوجه به اینکه این مساله از نوع NP-Hard میباشد، یک روش حل مبتنی بر الگوریتم ژنتیک با رتبهبندی نامغلوب-بازنگری 2 (NSGA-II) ارائه گردیده است. در پایان نیز این مساله با دادههای استاندارد موجود در منابع با دو تکنیک محدودیت اپسیلون و NSGA-II حل شده و نتایج مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاکی از عملکرد مناسب الگوریتم NSGA-II در زمان حل و کیفیت جواب میباشد.
برنامهریزی تولید ادغامی,چند محصولی,تعمیر و نگهداری,چندهدفه,الگوریتم فراابتکاری NSGA- II
https://jims.atu.ac.ir/article_10971.html
https://jims.atu.ac.ir/article_10971_d1df4b3a8d0c3b95eb0d8b41d60fde79.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
56
2020
03
20
بررسی مساله موجودی – مکان یابی- مسیریابی چندهدفه برای کالاهای فاسدشدنی و در شرایط وجود چند تامین کننده، با استفاده از رویکرد سناریو محور
171
207
FA
زهرا
رفیعی مجد
دانشجوی دکترای مهندسی صنایع دانشگاه خوارزمی تهران
z_rmajd@yahoo.com
حمید رضا
پسندیده
دانشیار دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه خوارزمی تهران
pasandid@yahoo.com
10.22054/jims.2017.24916.1859
در این مقاله یک زنجیره تامین سه سطحی متشکل از چند تامین کننده، چند انبار (توزیع کننده ) و چندین خرده فروش (مشتریان)، به صورت یک مساله جدید موجودی- مکان یابی- مسیریابی دو هدفه به گونه ای مدل شده است که کالاهای فاسدشدنی در یک افق زمانی محدود و متشکل از چند دوره زمانی از طریق مراکز توزیع به مشتریان ارسال می شوند. تقاضای خرده فروشان غیرقطعی است و به صورت سناریوهای گسسته با احتمال رخداد مشخص در مدل ریاضی اعمال شده است. ناوگان حمل و نقل ناهمگن است و مراکز توزیع، از یک جدول زمانی استفاده می کنند که از تداخل کار ماشینها و تخصیص اشتباه یک ماشین به بیش از یک مرکز توزیع در هر دوره جلوگیری خواهد کرد. سه روش مبتنی بر محاسبه فاصله تا نقطه آرمان، جهت حل مدل بررسی و تحلیل شده اند. در انتها نیز ضمن نتیجه گیری، پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
مساله یکپارچه موجودی- مکان یابی- مسیریابی,کالاهای فاسدشدنی,سناریو,بهینه سازی چندهدفه
https://jims.atu.ac.ir/article_10972.html
https://jims.atu.ac.ir/article_10972_90077631c52be9459e5e64f611a02907.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
56
2020
03
20
انتخاب همزمان تکنولوژی و روش انتقال بهینه آن از ارجحترین تامینکننده با استفاده از روش تصمیم گیری ترکیبی بهترین-بدترین و تحلیل شبکه ای خاکستری
209
243
FA
علی
بنیادی نایینی
0000-0003-3119-551x
استادیار، دکترای تخصصی مدیریت بازرگانی، دانشکده مهندسی پیشرفت، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران،
bonyadi@iust.ac.ir
سیروس
امیرقدسی
0000-0001-6592-8545
دانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی، دانشکده پیشرفت، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
sirous_a@yahoo.com
احمد
ماکویی
0000-0001-6249-530X
دانشیار دکتری مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
amakui@iust.ac.ir
10.22054/jims.2019.36668.2182
یکی از تصمیمات مهم در زنجیره تامین انتخاب تامین کننده است که بر بخشها و اهداف مختلف یک زنجیره اثرات مهمی برجای میگذارد. ازآنجاکه در حوزه انتخاب تامینکننده سه شاخص: انتخاب محصول/تکنولوژی، انتخاب روش انتقال محصول/ تکنولوژی و انتخاب تامین کننده محصول/تکنولوژی، قابل بحث و بررسی میباشند؛ در این مقاله، عوامل تاثیرگذار بر این سه شاخص شناسایی و اهمیت معیارها با استفاده از روش دیمتل خاکستری و روش بهترین-بدترین (BWM) تعیین خواهد شد. سپس اولویت گزینه ها با استفاده از روش تصمیمگیری تحلیل شبکهای خاکستری که از قویترین روشهای تصمیمگیری است مشخص خواهد شد. در این مقاله تلاش شده است تا برتری روش BWM برای تعیین اهمیت معیارها نسبت به روشهای پیشین در این گروه نشان داده شود. میزان سازگاری به دست آمده برای روش BWM تایید کننده این ادعا است. به منظور بررسی روش پیشنهادی، یک نمونه مطالعاتی با وجود 5 تامینکننده نهایی، 3 تکنولوژی و 5 روش انتقال تکنولوژی اجرایی گردید که به انتخاب بهترین تامینکنندهای که دارای تکنولوژی برتر بوده و با روش انتقال بهینه قادر به انتقال تکنولوژی است، ختم شد.
انتخاب تامین کننده,انتخاب تکنولوژی,انتقال تکنولوژی,روش بهترین-بدترین,فرآیند تحلیل شبکه ایی خاکستری
https://jims.atu.ac.ir/article_10973.html
https://jims.atu.ac.ir/article_10973_4358ab7e2685a1bcfc878226fb815ef2.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
56
2020
03
20
تاثیر آموزش سبز بر عملکرد سازمان از طریق نقش میانجی مدیریت زنجیره تامین سبز(مورد مطالعه: شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه گیلان)
245
274
FA
سروش
آوخ دارستانی
0000-0003-0388-9004
گروه مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع و مکانیک، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قزوین، قزوین، ایران
avakh@qiau.ac.ir
فاطمه
فاضل
گروه مهندسی صنایع، مرکز آموزش بین المل دانشگاه آزاد اسلامی بندرانزلی، دانشگاه آزاد اسلامی، انزلی، ایران
fazel.fatemeh@yahoo.com
10.22054/jims.2019.22352.1776
در بازار رقابتی امروزه در سطح جهانی مدیریت زنجیره تامین دارای اهمیت بسزایی است. مدیریت زنجیره تامین سبز به عنوان یک چارچوب برای بهینه سازی عملکرد زیست محیطی سازمان ها و شرکتها، که امروزه یکی از شاخص های مهم مدیریتی به شمار می رود.هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش سبز بر مدیریت زنجیره تأمین سبز و تأثیر آن بر عملکرد سازمان تعیین گردید. در این راستا یک مدل مفهومی برای این تحقیق طراحی گردید. جامعه آماری پژوهش کلیه کارشناسان و مدیران شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه گیلان بودند. نوآوری پژوهش حاضر این است که با وارد کردن "مسائل سبز" در مدیریت منابع انسانی سبز و مدیریت زنجیره تأمین علاوه بر یکپارچه سازی این دو فرآیند، تأثیر آن را بر عملکرد سازمان نیز بسنجیم. نتایج حاصل از بررسی فرضیات پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل در سطح اطمینان 95% نشان داد آموزش سبز از طریق نقش میانجی مدیریت زنجیره تأمین سبز بر عملکرد سازمان تأثیر گذار است.
آموزش سبز,خرید سبز,زنجیره تأمین سبز,عملکرد سازمان
https://jims.atu.ac.ir/article_10974.html
https://jims.atu.ac.ir/article_10974_420e1642bb9a342bd78939b698d11534.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
56
2020
03
20
ارائه یک مدل یکپارچه مکانیابی-تولید-توزیع در زنجیره تامین سبز با در نظرگرفتن سطح سرویسدهی
275
304
FA
سعید
موسی خانی
کارشناس ارشد، دانشکده مهندسی صنایع، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
s.moosakhani@ut.ac.ir
علی
بزرگی امیری
دانشیار، دانشکده مهندسی صنایع، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران، تهران، ایران،
alibozorgi@ut.ac.ir
محمدصادق
سنگری
استادیار، گروه مهندسی صنایع، دانشکده فنی فومن، پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران، تهران، ایران
mssangari@ut.ac.ir
10.22054/jims.2018.22216.1771
یکی از موضوعات اصلی در مدیریت زنجیره تامین، برنامهریزی یکپارچه تولید- توزیع است که نقش مهمی را در کاهش هزینههای زنجیره بر عهده دارد. علاوه بر این، انتخاب محل بهینه مراکز توزیع میتواند دستیابی به این هدف را تسهیل کند. از سوی دیگر، قوانین و مقررات زیست محیطی که توسط دولتها مصوب شده است، محدودیتهایی را برای فعالیتهای تولید و توزیع ایجاد کرده و اتخاذ رویکرد زنجیره تأمین سبز را بیش از پیش ضروری ساخته است . در این مقاله، یک مدل جدید برای مسئله مکانیابی - تولید - توزیع یکپارچه در یک زنجیره تأمین سبز سه سطحی شامل کارخانههای تولیدی، مراکز توزیع و مشتریان برای چند نوع محصول و در طی چندین دوره زمانی ارائه شده است. تابع هدف شامل کمینهسازی کل هزینههای زنجیره و همچنین کمینهسازی میزان انتشار گاز CO2 در طول زنجیره میباشد. همچنین مقادیر تقاضا و سطح سرویس مشتریان در مدل پیشنهادی به صورت اعداد فازی Z بیان شده تا قابلیت اطمینان اعداد تصمیمگیری نیز در کنار آنها از کارشناسان اخذ شود. از طریق ارائه یک مطالعه موردی، کاربردپذیری و کارایی مدل پیشنهادی با در نظر گرفتن دو شاخص سطح سرویس مشتریان و رویکرد سبز در تولید و توزیع، مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. همچنین به منظور حل مدل پیشنهادی، از نرم افزار تجاری گمز استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر عملکرد مطلوب مدل پیشنهادی در کاهش هزینهها در زنجیره تامین سبز میباشد.
برنامهریزی تولید - توزیع,مکانیابی,زنجیره تامین سبز,سطح سرویس مشتریان,عدد فازی Z
https://jims.atu.ac.ir/article_10975.html
https://jims.atu.ac.ir/article_10975_493c4fd90b415200eb3a78d9ef0bf40a.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
56
2020
03
20
تاثیر قدرت بر عملکرد مالی در روابط بین اعضای زنجیره تأمین صنعت ساختمان
305
335
FA
احسان
کاشی
0000-0002-0939-8807
استادیار، گروه عمران، دانشکده فنی مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شاهرود، شاهرود، ایران
e.kashi@iau-shahrood.ac.ir
مهری
شهریاری
0000-0002-5113-8080
دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی، دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اداری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
mehri_shahriari70@semnan.ac.ir
10.22054/jims.2019.37853.2210
مدیریت روابط در زنجیره تأمین تأثیر قابل توجهی بر رقابتهای عملیاتی، عملکرد و سودآوری شرکتها دارد و قدرت یکی از مفاهیم مهمی است که در روابط بین اعضای زنجیره تأمین در نظر گرفته میشود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر قدرت در روابط اعضای زنجیره تامین بر عملکرد مالی شرکتهای ساختمانی در شهر سمنان است. اعتماد، تعهد و عملکرد استراتژیک نیز به عنوان متغیرهای میانجی استفاده شدهاند. نوع پژوهش بر اساس هدف، کاربردی است و روش آن بر اساس نحوه گردآوری دادهها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران شرکتهای ساختمانی شهر سمنان است. بدین منظور، 140 پرسشنامه از این جامعه جمعآوری و فرضیات پژوهش به کمک معادلات ساختاری، بررسی شدند. نتایج حاکی از آن است که قدرت غیراجبار، تأثیر مستقیم و معنادار بر اعتماد و تعهد در روابط زنجیره تامین در صنعت ساختمان دارد، در صورتیکه قدرت اجبار بر اعتماد تأثیر معکوس و معناداری داشته است. تأثیر مستقیم و معنادار اعتماد بر تعهد و عملکرد مالی و عملکرد استراتژیک شرکت تأیید شده است. تعهد در روابط زنجیره تامین بر عملکرد استراتژیک و عملکرد مالی تأثیر مستقیم و معنادار داشته و تأثیر مستقیم و معنادار عملکرد استراتژیک بر عملکرد مالی نیز تأیید شده است.
قدرت,تعهد,اعتماد,عملکرد استراتژیک,عملکرد مالی
https://jims.atu.ac.ir/article_10976.html
https://jims.atu.ac.ir/article_10976_c7add71c9bc45d32486d75dcd38fae00.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت صنعتی
2251-8029
2476-602X
18
56
2020
03
20
مدیریت ریسک در پروژههای ساختمانی با در نظر گرفتن روابط متقابل ریسک پروژه: بیشینه نمودن مطلوبیت
337
374
FA
مسعود
فضلی
کارشناسی ارشد مهندسی صنایع، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه شمال، آمل، مازندران، ایران
masoudfazli97@yahoo.com
علی
فلاح
کارشناسی ارشد مهندسی صنایع، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه شمال، آمل، مازندران، ایران
ali.fallah3170@gmail.com
امیر
خاکباز
استادیار، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه دامغان، دامغان، ایران
khakbaz@shomal.ac.ir
10.22054/jims.2019.25341.1875
امروزه مدیریت ریسک راهکاری مناسب برای مقابله با ریسکهایی میباشد که ممکن است در یک پروژه رخ دهد. در تحلیل واکنش ریسک، ریسکها اغلب دارای وابستگی متقابل فرض میشوند. درواقع ریسکها در یک پروژه متقابلاً رویهم تأثیر میگذارند و ریسک مستقل بهندرت وجود دارد. اجرا و مدیریت پروژههای مختلف ازجمله پروژههای ساختمانی، دارای موارد مبهم فراوانی است. اینگونه موارد که عدم قطعیت نامیده میشوند، نتیجه را گاهی بهتر و گاهی بدتر ازآنچه پیش بینی شده است، تغییر میدهند. در پروژههای ساختمانی که تعاملهای متفاوتی در بین ارکان داخل و خارج آن در جریان است، پیچیدگی، چالش و عدم قطعیت بیشتر است. از این رو بهمنظور تحقق اهداف کمی و کیفی این دسته از پروژهها با توجه به فعالیتها و پیچیدگی ارتباطات آنها استفاده از چارچوبی جهت شناسایی ریسکها، نظارت و کنترل آنها ضروری است. در این مقاله ابتدا یک پروژه ساختمانی را مد نظر قرار می-دهیم و با توجه به نظرات متخصصین و برگزای یک جلسه طوفان ذهنی ریسک های مربوط به آن را مشخص می نماییم. سپس با بهره گیری از نظرات متخصصین، استراتژی های پاسخ دهی به هر ریسک را شناسایی و درنهایت از یک مدل بهینه برای انتخاب استراتژیهای پاسخ به ریسک با توجه به وابستگی متقابل ریسک استفاده می نماییم. یافته اصلی از طریق تحلیل پروژه موردنظر این است که توجه کم یا غفلت از وابستگی متقابل ریسک ها، مطلوبیت مورد انتظار را کاهش و هزینه پیادهسازی را افزایش می دهد.
مدیریت ریسک پروژه,عدم قطعیت,وابستگی متقابل ریسک,پروژه ساختمانی
https://jims.atu.ac.ir/article_10977.html
https://jims.atu.ac.ir/article_10977_004768c32adeefb8bd0c8cb42782ec83.pdf