احمد ابراهیمی؛ لعیا الفت؛ مقصود امیری؛ محمدتقی تقوی فرد
چکیده
پژوهش حاضر طراحی زنجیره تامین چهار سطحی کالاهای فاسدشدنی شامل کارخانجات تولیدی، مراکز توزیع، عمدهفروشان و خردهفروشان در شرایط عدم اطمینان در پارامترهای مهم را مدنظر قرار داده است و به منظور اتخاذ تصمیمات مهم در سطوح استراتژیک و تاکتیکال از جمله مکان، تعداد و اندازه مراکز توزیع و عمدهفروشان، سطح موجودی در مراکز انبارش کالا، ...
بیشتر
پژوهش حاضر طراحی زنجیره تامین چهار سطحی کالاهای فاسدشدنی شامل کارخانجات تولیدی، مراکز توزیع، عمدهفروشان و خردهفروشان در شرایط عدم اطمینان در پارامترهای مهم را مدنظر قرار داده است و به منظور اتخاذ تصمیمات مهم در سطوح استراتژیک و تاکتیکال از جمله مکان، تعداد و اندازه مراکز توزیع و عمدهفروشان، سطح موجودی در مراکز انبارش کالا، تعیین میزان جریان کالا میان تسهیلات در سطوح مختلف زنجیره تامین و همچنین انتخاب نوع وسیله حمل و نقل کالا میان تسهیلات از یک مدل ریاضی سه هدفه بهره میبرد. اهداف شامل حداقلسازی هزینه کل مورد انتظار در زنجیره تامین، دستیابی به کمترین زمان سفر کالا در زنجیره و در عین حال حداقل نمودن میزان انحراف از تقاضای مشتریان میباشد. مدل ارائه شده تلاش میکند ضمن توجه به عدم اطمینان محیطی و در نظر گرفتن سناریوهای عملیاتی مختلف و همچنین رویکرد احتمالی در پارامترهای مهم، با در نظر گرفتن دوره عمر محصول، نرخ متفاوت فساد کالا در تسهیلات مختلف انبارش، ظرفیت متفاوت تسهیلات در سناریوهای مختلف و همچنین در نظر گرفتن روشهای مختلف حمل و نقل محصول با نرخهای مختلف فساد کالا، نقصان تحقیقات قبلی در حوزه طراحی زنجیره تامین کالاهای فاسدشدنی را پوشش دهد. با توجه به چند هدفه بودن مدل و همچنین لزوم ایجاد انعطاف در تصمیمگیری برای تصمیمگیران، این پژوهش از تکینک محدوده میانبخشی نرمال (NBI) که به تصمیمگیرندگان امکان انتخاب مطلوبترین راهحل با توجه به درجه اهمیت اهداف مختلف را میدهد استفاده نموده است. به منظور حل مدل ریاضی از نرمافزار GAMS 24 و حل کننده MILP استفاده شده است.
یلدا یحیی زاده اندواری؛ لعیا الفت؛ مقصود امیری
چکیده
دیریت مناسب زنجیره تأمین، یکی از مسائل پیشروی بنگاههای اقتصادی است که تمامی فعالیتهای سازمانرا به منظور تولید محصولات و ارائه خدمات تحت تأثیر قرار میدهد. به تبع آن انتخاب تأمینکننده نیز به دلیلدخالت داشتن معیارهای کمی و کیفی مختلف از قبیل کیفیت، قیمت، انعطافپذیری و زمان تحویل بسیاردشوار و پیچیده بوده و ابزار دقیق و مناسب خود را میطلبد. ...
بیشتر
دیریت مناسب زنجیره تأمین، یکی از مسائل پیشروی بنگاههای اقتصادی است که تمامی فعالیتهای سازمانرا به منظور تولید محصولات و ارائه خدمات تحت تأثیر قرار میدهد. به تبع آن انتخاب تأمینکننده نیز به دلیلدخالت داشتن معیارهای کمی و کیفی مختلف از قبیل کیفیت، قیمت، انعطافپذیری و زمان تحویل بسیاردشوار و پیچیده بوده و ابزار دقیق و مناسب خود را میطلبد. از طرفی دیگر محیط رقابتی امروز به دلیل ماهیتمتغیر خود، بر عدم اطمینان و ابهام موجود در تصمیمگیریها افزوده است. مسأله انتخاب تأمینکنندگان نیز ازاین قاعده مستثنی نیست و استفاده از روشهای بهینهسازی استوار در چنین شرایطی مناسب به نظر میرسد. لذادر تحقیق حاضر که هدف انتخاب تأمینکننده و تعیین مقدار سفارش محصولات با در نظرگرفتن تمامیمحدودیتها، برای دستیابی به کمینهکردن هزینهها و بیشینهکردن مطلوبیت خرید در شرایط عدم قطعیت می-باشد، از آن استفاده شده است. در این مقاله ابتدا مدل قطعی چند هدفه برای حل مساله ارائه میشود، سپسمدل قطعی با استفاده از روش استوار مبتنی بر سناریو به مدل استوار تبدیل و با استفاده از روش LP متریک،حل میشود و میزان سفارش بهینه هر محصول، در هر دوره، از هر تأمینکننده بدست میآید. همچنین برایتعیین وزن هر یک از تأمینکنندگان، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی) AHP ( بکار گرفته شده است.