محمد ولی پور خطیر؛ زین العابدین اکبرزاده
چکیده
راهبردهای تولیدی به عنوان رایجترین توانمندی قابل کنترل درونی شرکتها نقش بسیار کلیدی در کسبمزیت رقابتی پایدار ایفا میکند. شناسایی و توسعه این راهبردها مستلزم درک روشنی از نقش آنها در کسبمزیت رقابتی و نیز تأثیرات متقابلشان بر یک دیگر است. در همین راستا، مقاله حاضر با استفاده از روشهایگسترش کارکرد عملکرد کیفیت فازی و مدلسازی ساختاری ...
بیشتر
راهبردهای تولیدی به عنوان رایجترین توانمندی قابل کنترل درونی شرکتها نقش بسیار کلیدی در کسبمزیت رقابتی پایدار ایفا میکند. شناسایی و توسعه این راهبردها مستلزم درک روشنی از نقش آنها در کسبمزیت رقابتی و نیز تأثیرات متقابلشان بر یک دیگر است. در همین راستا، مقاله حاضر با استفاده از روشهایگسترش کارکرد عملکرد کیفیت فازی و مدلسازی ساختاری تفسیری به ارائه رویکردی کاربردی برایارزیابی راهبردهای تولیدی پرداخته است. نتایج گسترش کارکرد عملکرد کیفیت فازی حاکی از آن است که،شرکت مورد مطالعه در عوامل رقابتی تسهیلات فروش، تنوع محصول و فناوری تولید از وضعیت مطلوببرخودار است و عملکرد آن در بهای تمام شده و سرعت تحویل مطلوب نیست. در ادامه بهمنظور کمک بهمدیران در اولویتبندی تخصیص منابع به راهبردهای تولیدی از مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد؛ کهیافتهها نشان میدهد که توانمندسازی منابع انسانی بالاترین اولویت اجرا را در شرکت فذا دارد.
محمد حسین کریمی گوارشکی؛ نیما اسفندیاری؛ محمود مرادی
دوره 13، شماره 39 ، دی 1394، ، صفحه 145-170
چکیده
بسیاری از شرکتها به منظور کاهش هزینه ها، بهبود خدمات مشتری و دستیابی به مزیت رقابتی در حالپیگیری تولید چابک هستند. در واقع چابکی به عنوان پارادایم جدیدی برای مهندسی سازمانها و بنگاه-های رقابتی مطرح است. در این پژوهش بعد از مطالعه مبانی نظری و پیشینه مبحث چابکی، ویژگیها،معیارها و توانمندسازهای آن شناسایی شدهاند و چارچوبی برای اولویتبندی ...
بیشتر
بسیاری از شرکتها به منظور کاهش هزینه ها، بهبود خدمات مشتری و دستیابی به مزیت رقابتی در حالپیگیری تولید چابک هستند. در واقع چابکی به عنوان پارادایم جدیدی برای مهندسی سازمانها و بنگاه-های رقابتی مطرح است. در این پژوهش بعد از مطالعه مبانی نظری و پیشینه مبحث چابکی، ویژگیها،معیارها و توانمندسازهای آن شناسایی شدهاند و چارچوبی برای اولویتبندی و تحلیل این شاخصها باتوجه به مزایای رقابتی عمده موجود در ادبیات پژوهش، تدوین شده است. برای اولویتبندی شاخصهااز ترکیب تکنیک توسعه عملکرد کیفیت فازی) FQFD ( با تحلیل شکاف ) Gap Analysis )چابکی « استفاده شده است. یافتههای پژوهش در سازمان مورد مطالعه بیانگر این است که توانمندسازدارای کمترین میزان بلوغ در میان توانمندسازهای چابکی است که همین امر منجر به این » مدیریت تولیدشده تا این توانمندساز از بیشترین ارجحیت برخوردار باشد. از طرف دیگر مشاهده میشود کهتوانمندساز چابکی مدیریت تولید با استفاده از تکنیک FQFD بیشترین وزن را کسب کرده و این بهمعنی است که این توانمندساز از بالاترین اولویت و اهمیت برای سازمان برخوردار است. همچنین معیارمدیریت دانش با داشتن بیشترین شکاف، رتبه نخست را میان تمامی معیارها بهدست آورد.
محمد جعفر تارخ؛ رحمت میرزایی سروکلائی؛ نغمه الوندی
دوره 9، شماره 25 ، تیر 1391، ، صفحه 51-84
چکیده
در این تحقیق، ابتدا با مطالعه منابع مختلف شکافهای پیادهسازی سیستمهایمدیریت دانش شناسایی شدهاند. بهمنظور بررسی شکافهای مدیریت دانش درشرکت ایران خودرو از چارچوب ارائه شده توسط لین و تی سنگ به عنوان پایهتحقیق استفاده شده است. پس از آن با استفاده از آزمونهای آماری و بکارگیرینرم افزار اس پی اس اس وضعیت این شکافها در نمونه انتخابی مورد ...
بیشتر
در این تحقیق، ابتدا با مطالعه منابع مختلف شکافهای پیادهسازی سیستمهایمدیریت دانش شناسایی شدهاند. بهمنظور بررسی شکافهای مدیریت دانش درشرکت ایران خودرو از چارچوب ارائه شده توسط لین و تی سنگ به عنوان پایهتحقیق استفاده شده است. پس از آن با استفاده از آزمونهای آماری و بکارگیرینرم افزار اس پی اس اس وضعیت این شکافها در نمونه انتخابی مورد بررسی قرارگرفت تا از این طریق تعیین گردد شرکت جهت پیادهسازی سیستم مدیریت دانشخود با کدامیک از این شکافها روبرو است و در حال حاضر این شکافها در
شرکت دارای چه وضعیتی هستند و در جهت رفع کدامیک از آنها باید سریعتر اقدامنمود. نتایج بدست آمده نشان میدهد که تمامی شکافهای مورد بررسی چارچوبدر شرکت نیز به چشم میخورد و در تمامی موارد وضعیت شکافها متوسط و روبه ضعیف ارزیابی شده است که باید پیش از پیادهسازی این سیستم در جهتبرطرف نمودن آنها اقدام نمود.