مائده مسیب مطلق؛ پرهام عظیمی؛ مقصود امیری
چکیده
این مطالعه، به بررسی خطوط تولید چند محصولی نامطمئن با چیدمان ترکیبی (سری-موازی) با احتمال خرابی ماشینآلات در هر ایستگاه کاری میپردازد. هدف از این پژوهش، توسعه یک مدل ریاضی چندهدفه شامل بیشینهسازی نرخ تولید و کمینهسازی هزینههای ناشی از کاهش زمان پردازش ایستگاههای کاری و همچنین حجم کل بافرها، با توجه به مقادیر بهینه میانگین ...
بیشتر
این مطالعه، به بررسی خطوط تولید چند محصولی نامطمئن با چیدمان ترکیبی (سری-موازی) با احتمال خرابی ماشینآلات در هر ایستگاه کاری میپردازد. هدف از این پژوهش، توسعه یک مدل ریاضی چندهدفه شامل بیشینهسازی نرخ تولید و کمینهسازی هزینههای ناشی از کاهش زمان پردازش ایستگاههای کاری و همچنین حجم کل بافرها، با توجه به مقادیر بهینه میانگین زمان پردازش هر محصول در هر ایستگاه و حجم بافر میان ایستگاه های کاری میباشد. بدین منظور جهت پیکرهبندی ساختار مدل ریاضی از تکنیکهایی نظیر شبیهسازی، طراحی آزمایشات و رویه سطح پاسخ و جهت حل آن از الگوریتمهای فرا ابتکاری ژنتیک مرتبسازی نامغلوب(NSGA-II) و ژنتیک رتبهبندی نامغلوب(NRGA) استفاده شده است. اعتبار مدل ریاضی چند هدفه و کاربرد متدولوژی پیشنهادی حل مدل، در یک مطالعه موردی بررسی گردیدهاست. درنهایت، عملکرد الگوریتمهای به کارگرفتهشده در تحقیق حاضر مورد ارزیابی قرار گرفتهاست. نتایج نشان می دهد مدل ریاضی چند هدفه پیشنهادی جهت بهینه سازی خطوط تولید نامطمئن معتبر بوده و توانایی دستیابی به نقاط بهینه (نزدیک به بهینه) در سایر مسائل مشابه با ابعاد بزرگ تر و پیچیدگی بیشتر را دارا می باشد.
سید علی میرنژاد؛ پرهام عظیمی؛ احمد یوسفی هنومرور
چکیده
در این نوشتار، مسأله تخصیص مازاد سیستم سری - موازی، برای بیشینه کردن سطح دسترسپذیری سیستم با در نظر گرفتن محدودیت بودجه، وزن، حجم و بیشترین و کمترین تعداد عناصر تخصیص یافته به هر زیرسیستم مورد بررسی قرار گرفته است. نوآوری اصلی تحقیق لحاظ کردن نرخ خرابی و تعمیرپذیری اجزاء در فرآیند بهینهسازی با نرخهای خرابی و تعمیر غیر از تابع ...
بیشتر
در این نوشتار، مسأله تخصیص مازاد سیستم سری - موازی، برای بیشینه کردن سطح دسترسپذیری سیستم با در نظر گرفتن محدودیت بودجه، وزن، حجم و بیشترین و کمترین تعداد عناصر تخصیص یافته به هر زیرسیستم مورد بررسی قرار گرفته است. نوآوری اصلی تحقیق لحاظ کردن نرخ خرابی و تعمیرپذیری اجزاء در فرآیند بهینهسازی با نرخهای خرابی و تعمیر غیر از تابع توزیع نمایی میباشد. پارامترهای مؤثر بر سیستم مورد مطالعه این تحقیق به گونهای میباشد که امکان محاسبه دسترسپذیری با استفاده از روابط ریاضی غیرممکن خواهد بود. بنابراین این تحقیق به منظور محاسبه دسترسپذیری سیستم از تکنیک شبیهسازی استفاده میکند. از آنجایی که شبیهسازی هیچگونه قابلیت بهینهسازی ندارد سعی میشود تا نتایج حاصل از شبیهسازی به شکل یک تابع ریاضی، که بیانگر چگونگی تأثیر متغیرهای تصمیم بر دسترسپذیری سیستم میباشد، بیان شود. در ادامه با توجه به درجه سختی بالای تابع ریاضی توسعه داده شده، الگوریتم فراابتکاری ژنتیک برای حل آن به کار گرفته میشود. در نهایت کارایی الگوریتم ژنتیک در برابر الگوریتمهای اجتماع ذرات و شبیهساز تبرید سنجیده میشود. به منظور مقایسه منصفانه، پارامترهای تأثیرگذار بر الگوریتمها با استفاده از روش تاگوچی تنظیم شده و الگوریتمها در بهترین حالت کارکردی خود قرار میگیرند. نتایج محاسباتی توانایی بالای الگوریتم ژنتیک را در بهینهسازی مسأله مورد نظر اثبات میکند.
علی محتشمی
دوره 12، شماره 33 ، تیر 1393، ، صفحه 97-124
چکیده
این مقاله به معرفی یک مدل ریاضی چندهدفه جهت تخصیص افزونگی در سیستمهای تولیدی می پردازد. در بسیاری از خطوط تولید و مونتاژ در صنعت، توابع توزیع ورود قطعات، مدت زمانهای پردازش، مدت زمان تابازمانی ماشینها و مدت زمانهای تعمیر از توابع توزیع عمومی تبعیت میکنند. روش پیشنهادی این مقاله با استفاده از رویکرد تلفیقی شبیهسازی کامپیوتری ...
بیشتر
این مقاله به معرفی یک مدل ریاضی چندهدفه جهت تخصیص افزونگی در سیستمهای تولیدی می پردازد. در بسیاری از خطوط تولید و مونتاژ در صنعت، توابع توزیع ورود قطعات، مدت زمانهای پردازش، مدت زمان تابازمانی ماشینها و مدت زمانهای تعمیر از توابع توزیع عمومی تبعیت میکنند. روش پیشنهادی این مقاله با استفاده از رویکرد تلفیقی شبیهسازی کامپیوتری و متدولوژی سطح پاسخ، قابلیت درنظرگیری پارامترهای زمانی مبتنی بر توابع توزیع عمومی در خطوط تولید را داراست. در مدل ریاضی این مقاله سه هدف حداکثرکردن نرخ تولید، حداقلکردن هزینهها و حداکثرکردن کیفیت محصولات درنظرگرفته شدهاست. جهت حل مدل ریاضی چندهدفه پیشنهادی، از دو الگوریتم فراابتکاری تکاملی الگوریتم ژنتیک با مرتبسازی نامغلوب و بهینهسازی ازدحام ذرات چندهدفه استفاده شدهاست. نتابج محاسباتی مؤثربودن دو الگوریتم فوق در تولید جوابهای نامغلوب برای مسئله تخصیص افزونگی در سیستمهای تولیدی نامطمئن را نشان میدهد. بهعلاوه، نتایج حاصل از مقایسه این دو الگوریتم نشاندهنده کیفیت بالاتر جوابهای الگوریتم ژنتیک با مرتبسازی نامغلوب در این مسئله است.
پرهام عظیمی؛ محمد علی زارع شوریجه
دوره 12، شماره 32 ، فروردین 1393، ، صفحه 49-66
چکیده
امروزه یکی از ضروریات رویارویی با تغییرات مستمر در بازار مصرفی، استفاده از طرح جانمایی پویای تسهیلات است. مسئله جانمایی پویای تسهیلات[1] (DFLP)، مسئلهای بهینهسازی است که در جستجوی مناسبترین موقعیت تسهیلات تولیدی برای افقی چنددورهای است، بهگونهای که مجموع کل هزینههای طرح جانمایی کمینه گردد. این پژوهش، برای نخستین بار، رویکرد ...
بیشتر
امروزه یکی از ضروریات رویارویی با تغییرات مستمر در بازار مصرفی، استفاده از طرح جانمایی پویای تسهیلات است. مسئله جانمایی پویای تسهیلات[1] (DFLP)، مسئلهای بهینهسازی است که در جستجوی مناسبترین موقعیت تسهیلات تولیدی برای افقی چنددورهای است، بهگونهای که مجموع کل هزینههای طرح جانمایی کمینه گردد. این پژوهش، برای نخستین بار، رویکرد شبیهسازی و الگوریتم فراابتکاری بهینهسازی ازدحام ذرات[2] (PSO) را برای حل DFLP ترکیب کرده و با اعمال اصلاحاتی در الگوریتم ازدحام ذرات در فضای صفر و یک[3] (BPSO)، الگوریتمی جدید به نام الگوریتم بهینهسازی ازدحام ذرات گمارش شده[4] (APSOA) را ارائه دادهاست، که نتیجه آن
اثربخشی بیشتر PSO در حل DFLP است. نتایج بهدستآمده حاصل از آزمون APSOA روی مسائل مختلف DFLP با اندازههای کوچک، متوسط و بزرگ، حکایت از عملکرد بسیار خوب آن دارد.
جانمایی تسهیلات، مسئله جانمایی پویای تسهیلات (DFLP)، الگوریتم بهینهسازی ازدحام ذرات گمارش شده (APSOA)، شبیهسازی.