فاطمه مجیبیان؛ آمنه خدیور؛ عادل آذر؛ عماد روغنیان
چکیده
بیش از یک دهه است که توسعه صنعتی مبتنی بر ساختار خوشههای صنعتی، به عنوان یک استراتژی نوین مورد برنامهریزی و سیاستگذاری کشورهای صنعتی در حال توسعه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت نقش خوشههای صنعتی در برنامههای توسعه اقتصادی، ارائه راهکارهایی به منظور بهبود، پیشرفت و توسعه خوشهها همواره مسئله مورد توجه محققان و متخصصان این ...
بیشتر
بیش از یک دهه است که توسعه صنعتی مبتنی بر ساختار خوشههای صنعتی، به عنوان یک استراتژی نوین مورد برنامهریزی و سیاستگذاری کشورهای صنعتی در حال توسعه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت نقش خوشههای صنعتی در برنامههای توسعه اقتصادی، ارائه راهکارهایی به منظور بهبود، پیشرفت و توسعه خوشهها همواره مسئله مورد توجه محققان و متخصصان این موضوع بوده است. هدف از پژوهش حاضر نیز ارائه راهکاری برای فرآیند قیمتگذاری محصول در این پدیده صنعتی-اقتصادی می باشد به گونه ای که ساختار مدل پیشنهادی بر پایه سازوکارها و فعالیتهای اجزای تشکیل دهندهی خوشه های صنعتی تعریف گردیده است.فرآیند قیمتگذاری پیشنهادی بر اساس مفهوم بازی استکلبرگ و استراتژی قیمتگذاری تعرفهای ارائه گردیده و به منظور حل مدل در سطوح تولیدی خوشه، از الگوریتم فراابتکاری ژنتیک استفاده شده است. در پایان، عملکرد و کارایی مدل ارائه شده در قالب یک مثال عددی مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از روش تنظیم پارامتر تاگوچی مقادیر بهینه متغیرهای مدل ارائه گردیده است. بر اساس نتایج حاصل از حل مدل پیشنهادی، قیمت بهینه عمده فروشی محصولات خوشه تعیین گردیده و هر بنگاه بر اساس مقدار بهینه تقاضای خود تعرفه مناسب خوشه را انتخاب مینماید.
حسین محبی؛ عادل آذر؛ عباسعلی حیدری؛ آمنه خدیور
چکیده
امروزه اغلب زنجیرههای تامین، با توجه بیشتر به حفاظت از محیط زیست بهعنوان مزیت رقابتی، به سمت کسب و کار سبز در حرکتند. در این میان، طراحی یک زنجیره تأمین سبز دو مرحلهای با تخصیص بهینه یک تأمینکننده سبز به یک تولیدکننده سبز بر اساس ماکزیمم کارایی و در نظرگرفتن فرآیندها و محصولات درونی میان این دوسطح، ضروری به نظر میرسد؛ زیرا، ...
بیشتر
امروزه اغلب زنجیرههای تامین، با توجه بیشتر به حفاظت از محیط زیست بهعنوان مزیت رقابتی، به سمت کسب و کار سبز در حرکتند. در این میان، طراحی یک زنجیره تأمین سبز دو مرحلهای با تخصیص بهینه یک تأمینکننده سبز به یک تولیدکننده سبز بر اساس ماکزیمم کارایی و در نظرگرفتن فرآیندها و محصولات درونی میان این دوسطح، ضروری به نظر میرسد؛ زیرا، عملکرد اقتصادی و زیستمحیطی زنجیره تأمین را افزایش خواهد داد. یکی از روشهای مورد استفاده برای ارزیابی کارایی در مدیریت زنجیره تأمین سبز، تحلیل پوششی دادهها (DEA) است. روش-های سنتی DEA در ارزیابی کارایی زنجیره تأمین و سیستمهای چند مرحلهای به درستی عمل نمیکنند؛ زیرا، هر واحد تصمیمگیرنده را مانند جعبه سیاه در نظر میگیرند و از ساختارهای دورنی آن غفلت میورزند. لذا بهمنظور رفع این نقص، یک روش تحلیل پوششی دادههای شبکهای دو مرحلهای مبتنی بر مفاهیم مهندسی برق ارائه خواهد شد که قادر است کل ورودیها، محصولات میانی و خروجیهای مطلوب و نامطلوب میان تأمینکننده و تولیدکننده در زنجیره تأمین سبز را جهت تخصیص بهینه واحدهای تأمین به تولید براساس ماکزیمم کارایی در نظر بگیرد. مدل پیشنهادی همراه با یک مثال کاربردی تشریح و اعتبار آن تایید گردیده است.