منصوره محمدی؛ محمدرضا غلامیان
چکیده
این مقاله به یک مسئله هماهنگی زنجیره تامین که تحت قرارداد تسهیم درآمد هماهنگ شده است، می پردازد. یکی از عواملی که در مدلسازی سیستم های موجودی بسیار تاثیر گذار است تقاضا می باشد. در صنعت خرده فروشی، شرکتها موظفند براساس قرارداد تعیین شده، کالاهایشان را در تاریخی معین وارد فروشگاه کرده و سپس در تاریخی معین از آن خارج کنند. بنابراین ...
بیشتر
این مقاله به یک مسئله هماهنگی زنجیره تامین که تحت قرارداد تسهیم درآمد هماهنگ شده است، می پردازد. یکی از عواملی که در مدلسازی سیستم های موجودی بسیار تاثیر گذار است تقاضا می باشد. در صنعت خرده فروشی، شرکتها موظفند براساس قرارداد تعیین شده، کالاهایشان را در تاریخی معین وارد فروشگاه کرده و سپس در تاریخی معین از آن خارج کنند. بنابراین این موضوع مطرح است که بیشترین فضای قفسه به کدام محصولات اختصاص پیدا می کند. تخصیص بهینه فضای قفسه ها در صنعت خرده فروشی نقش مهمی بر فروش کالاها و سود فروشگاه دارد. علاوه بر این، با کمک تغییر قیمت نیز می توان تقاضا را کنترل کرد. بنابراین چنانکه در این تحقیق نشان داده شده است، درنظر گرفتن عوامل مختلفی چون قیمت، فضای قفسه تخصیص داده شده و اثر تصویر برند محصول و تبلیغات برتقاضا، منجر به ایجاد تابع تقاضای جدیدی می شود. بر این اساس، مدل سازی در هر سه حالت غیر متمرکز، متمرکز و هماهنگ انجام شده است. در مدل مورد بررسی از بازی استکلبرگ استفاده شده و نشان داده شده است که قرارداد تسهیم درآمد چطور منجر به نتیجه برد-برد در زنجیره تامین می شود. در نهایت برای شفاف سازی مدل مثال عددی ارائه شده است و تحلیل حساسیت روی برخی از پارامترهای اثرگذار مدل انجام شده است. به علاوه، نتایج تحلیل حساسیت نشان داد مدل نسبت به پارامتر کشش قیمت روی تقاضا، حساسیت بیشتری دارد و این پارامتر در عمل باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.