حمیدرضا فلاح لاجیمی؛ سارا مجیدی
چکیده
بخش بندی تامین کننده به عنوان یکی از فعالیت های کلیدی مدیریت ارتباط با تامین کننده برای شرکت هایی که دارای تامین کنندگان متعدد می باشند، محسوب می شود که می تواند به عنوان مزیت رقابتی شرکت ها از آن یاد نمود. بخش بندی تامین کننده در دهه اخیر توجه تعداد زیادی از محققان را به خود جلب کرده است. هدف تحقیق حاضر، مرور نظام مند تحقیقات بخش بندی ...
بیشتر
بخش بندی تامین کننده به عنوان یکی از فعالیت های کلیدی مدیریت ارتباط با تامین کننده برای شرکت هایی که دارای تامین کنندگان متعدد می باشند، محسوب می شود که می تواند به عنوان مزیت رقابتی شرکت ها از آن یاد نمود. بخش بندی تامین کننده در دهه اخیر توجه تعداد زیادی از محققان را به خود جلب کرده است. هدف تحقیق حاضر، مرور نظام مند تحقیقات بخش بندی تامین کننده جهت تعیین روند آینده این حوزه تحقیقاتی می باشد. برای این منظور، از مرور نظام مند ادبیات و تحلیل شبکه استنادی همزمان استفاده می شود. بعد از تعیین پروتکل جستجو و شاخص هایی جهت انتخاب مقالات، در نهایت 48 مقاله انتخاب شدند. مقالات انتخاب شده مطابق با گام های روش های مرور نظام مند ادبیات و تحلیل شبکه استنادی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی نشان از استقبال محققان از رویکرد پرتفولیو، تکنیک های تصمیم گیری و مدل دو بعدی سود و عرضه در تحقیقات بخش بندی تامین کننده می داد. با بررسی و تحلیل همه جانبه تحقیقات، روند تحقیقاتی آینده پیش بینی شد و این حوزه نیازمند تحقیقات بیشتری در پارادایم های زنجیره تامین، تاثیر بخش بندی تامین کننده بر عملکرد و تحلیل مدیریت ارتباط با تامین کنندگان به عنوان یک کل که بخش بندی تامین کننده یکی از اجزا آن است، می باشد.
ایمن قاسمیان صاحبی؛ حمیدرضا فلاح لاجیمی؛ علیرضا عرب
چکیده
از جمله ابزارهای ضروری مدیریت عملیات در فضای رقابتی کنونی، راهبرد عملیات است. راهبرد عملیات وظیفه تمرکز فعالیتهای سطوح عملیاتی همراستا و همجهت با اولویتهای رقابتی سازمان را برعهده دارد. از همین رو پژوهش حاضر در پی بررسی و تدوین مناسبترین راهبردهای عملیاتی برای افزایش کارایی صنعت قطعه سازی خودرو میباشد. چراکه این صنعت به ...
بیشتر
از جمله ابزارهای ضروری مدیریت عملیات در فضای رقابتی کنونی، راهبرد عملیات است. راهبرد عملیات وظیفه تمرکز فعالیتهای سطوح عملیاتی همراستا و همجهت با اولویتهای رقابتی سازمان را برعهده دارد. از همین رو پژوهش حاضر در پی بررسی و تدوین مناسبترین راهبردهای عملیاتی برای افزایش کارایی صنعت قطعه سازی خودرو میباشد. چراکه این صنعت به عنوان موتور محرک صنایع و اقتصاد، نقش مهمی در رشد کشور دارد و همواره تحت فشارهای روزافزون و متنوعی بوده که میتوان به دو نیروی پرتوان تغییرات مکرر در ذائقه مشتریان و پیشرفت سریع در نوآوری فناوری اشاره کرد که تعدیل تاثیر این فشارها بازنگری و تدوین راهبردهای عملیاتی را میطلبد. به همین منظور پس از تعیین اهداف یکساله در خصوص هر یک از خروجیها، سیستم تولیدی جریان پیوسته بهعنوان سیستم مناسب جهت رسیدن به وضعیت مطلوب در شرکت مورد مطالعه شناخته شد؛ و درنهایت تعدیلاتی بهمنظور بهبود وضعیت شرکت مورد مطالعه در هر یک از اهرمهای تولیدی ارائه شد. اولویتبندی خروجیها با توجه به نظر خبرگان و توسعه تکنیک بهترین- بدترین فازی (FBWM) برای اولین بار صورت گرفت که شاخص هزینه بهعنوان مهمترین خروجی دارای بیشترین اهمیت شناخته شد و شاخص کیفیت در سطح دوم اهمیت قرار گرفت؛ و همچنین شاخصهای انعطاف پذیری، عملکرد و تحویل در سطوح بعدی اهمیت جای گرفتند. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این مطلب است که با بهرهگیری صحیح از مدل میلتنبرگ میتوان ضمن بررسی وضعیت جاری سیستمهای تولیدی و کنکاش محیط رقابتی، به دنبال زمینههایی بود که برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد مینمایند.