مسعود سیمخواه؛ کامران فیضی
دوره 12، شماره 33 ، تیر 1393، صفحه 1-25
چکیده
هدف این مقاله ارائه مدل فرایندی مدیریت ریسک عرضه در زنجیرهتأمین صنعت خودرو است. مدل فرآیندی مدلی است که چرایی ورود خودروساز به فرآیند مدیریت ریسک عرضه و چگونگی این فرآیند را تشریح مینماید. با اتکاء به رویکرد نظریه برخاسته از دادهها و نتایج حاصل از ۱۳مصاحبه عمیق با ۱۰ تن از مدیران و کارشناسان زنجیرهتأمین صنعت خودرو، چارچوبی ...
بیشتر
هدف این مقاله ارائه مدل فرایندی مدیریت ریسک عرضه در زنجیرهتأمین صنعت خودرو است. مدل فرآیندی مدلی است که چرایی ورود خودروساز به فرآیند مدیریت ریسک عرضه و چگونگی این فرآیند را تشریح مینماید. با اتکاء به رویکرد نظریه برخاسته از دادهها و نتایج حاصل از ۱۳مصاحبه عمیق با ۱۰ تن از مدیران و کارشناسان زنجیرهتأمین صنعت خودرو، چارچوبی نظری برای این موضوع صورتبندی شد. بر مبنای این چارچوب، مقوله فرآیند ادراکی-اسنادی چرایی ورود خودروساز به فرآیند مدیریت ریسک عرضه را تبیین میکند. همچنین چهار مقوله عوامل بسترساز، عوامل اقتضایی، اهداف و فرآیند مواجهه چگونگی مدیریت ریسک عرضه را توسط خودروساز تشریح مینمایند.
علی مروتی شریفآبادی؛ مهسا نمکشناس جهرمی؛ علیرضا ضیایی بیده
دوره 12، شماره 33 ، تیر 1393، صفحه 25-42
چکیده
دنیای مدرن امروز، موجب افزایش آلودگیها و مشکلات زیستمحیطی و درنتیجه افزایش نگرانی دولتها و سازمانها در رابطه با محیطزیست شدهاست. این نگرانیها موجب بهوجودآمدن مفهوم جدیدی تحتعنوان نوآوری سبز شد. این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر ابعاد نوآوری سبز بر عملکرد سازمان انجامشده و در این رابطه نقش میانجی عملکرد زیستمحیطی ...
بیشتر
دنیای مدرن امروز، موجب افزایش آلودگیها و مشکلات زیستمحیطی و درنتیجه افزایش نگرانی دولتها و سازمانها در رابطه با محیطزیست شدهاست. این نگرانیها موجب بهوجودآمدن مفهوم جدیدی تحتعنوان نوآوری سبز شد. این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر ابعاد نوآوری سبز بر عملکرد سازمان انجامشده و در این رابطه نقش میانجی عملکرد زیستمحیطی سازمان نیز بررسی شدهاست. جامعة آماری پژوهش حاضر را شرکتهای فعال در صنعت کاشی و سرامیک استان یزد تشکیل میدهند. بهمنظور سنجش نوآوری سبز ۴بُعد، شامل نوآوری مدیریتی سبز، نوآوری محصول سبز، نوآوری فرآیند سبز و نوآوری فناورانه سبز، درنظر گرفتهشد. برای آزمون فرضیههای پژوهشی از مدلسازی معادلات ساختاری بر پایة روش کمترین مربعات جزئی استفاده شدهاست. نتایج نشان داد که ابعاد نوآوری سبز شامل نوآوری فرآیند و فناورانة سبز هم بهصورت مستقیم و هم بهصورت غیرمستقیم بهواسطة نقش میانجی عملکرد زیستمحیطی، بر عملکرد سازمان تأثیرگذارند. همچنین نوآوری مدیریتی و محصول سبز تنها بهصورت غیرمستقیم بر عملکرد سازمان تأثیر میگذارند. درنهایت بر پایه اثر کلی ابعاد نوآوری سبز بر عملکرد سازمان، پیشنهادهای کاربردی برای پیادهسازی جنبههای مختلف از نوآوری سبز در صنعت کاشی و سرامیک ارائه شد.
مهدی یزدانی؛ مصطفی زندیه؛ رضا توکلی مقدم
دوره 12، شماره 33 ، تیر 1393، صفحه 43-74
چکیده
در این مقاله مسئله زمانبندی کار کارگاهی منعطف با درنظرگرفتن منابع دوگانه محدود انسان و ماشین با هدف کمینهسازی معیار حداکثر زمان تکمیل کارها مورد بررسی قرار گرفتهاست. مسئله موردمطالعه از گروه مسائل NP-hardاست و از ۳ زیرمسئله تشکیل شدهاست. مسئله اول تخصیص هر عملیات به یک ماشین از میان ماشینهای موجود برای انجام آن عملیات، ...
بیشتر
در این مقاله مسئله زمانبندی کار کارگاهی منعطف با درنظرگرفتن منابع دوگانه محدود انسان و ماشین با هدف کمینهسازی معیار حداکثر زمان تکمیل کارها مورد بررسی قرار گرفتهاست. مسئله موردمطالعه از گروه مسائل NP-hardاست و از ۳ زیرمسئله تشکیل شدهاست. مسئله اول تخصیص هر عملیات به یک ماشین از میان ماشینهای موجود برای انجام آن عملیات، مسئله دوم تخصیص هر عملیات به یک کارگر از میان کارگرهای قادر به انجام آن عملیات و مسئله دیگر تعیین توالی عملیاتها روی ماشینها با توجه به کارگران درنظر گرفتهشده بهمنظور بهینهسازی معیار عملکرد میباشد. ما در این مقاله مدل ریاضی مسئله موردنظر را تهیه و در ادامه یک الگوریتم فراابتکاری ترکیبی را برای حل آن ارائه کردهایم. الگوریتم ترکیبی توسعه دادهشده از الگوریتمهای جستجوی همسایگی متغیر و شبیهسازی تبرید برای جستجوی فضای جواب استفاده میکند. بهمنظور ارزیابی عملکرد الگوریتم ارائهشده، مطالعات محاسباتی با درنظرگرفتن مسائل نمونه ایجادشده انجام خواهدشد. نتایج نشان میدهد که الگوریتم ارائهشده روشی مؤثر برای حل مسئله زمانبندی کار کارگاهی منعطف با منابع دوگانه محدود انسان و ماشین است.
احمد جعفرنژاد؛ مهرداد یاسایی
دوره 12، شماره 33 ، تیر 1393، صفحه 75-96
چکیده
با توجه به تغییرات شرایط تولید و بازار، شرکتها با فشار زیادی مواجه شدهاند. یکی از راههای برخورد با این فشارها، مفهوم زنجیره تأمین و افزایش انعطافپذیری آن برای برآوردن نیازهای متفاوت مشتریان است. با وجود اهمیت فراوان انعطافپذیری زنجیره تأمین، کمبود مدلهای تحلیلی مناسبی که روابط بین میزان انعطافپذیری در یک سیستم و سطح عملکرد ...
بیشتر
با توجه به تغییرات شرایط تولید و بازار، شرکتها با فشار زیادی مواجه شدهاند. یکی از راههای برخورد با این فشارها، مفهوم زنجیره تأمین و افزایش انعطافپذیری آن برای برآوردن نیازهای متفاوت مشتریان است. با وجود اهمیت فراوان انعطافپذیری زنجیره تأمین، کمبود مدلهای تحلیلی مناسبی که روابط بین میزان انعطافپذیری در یک سیستم و سطح عملکرد کلی سیستم را توضیح دهد، همچنان احساس میشود. بنابراین، در این مطالعه یک مدل ریاضی برای انعطافپذیری زنجیره تأمین ارائه شدهاست. مطالعة حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و از انواع تحقیقات توصیفی است.این مطالعه در دو مرحله انجام شدهاست؛ شناسایی ابعاد انعطافپذیری زنجیره تأمین و مدلسازی ریاضی آن با استفاده از برنامهریزی آرمانی. ابعاد شناساییشده در مرحلة اول، انعطافپذیری نیرویانسانی، ماشینآلات، تعمیرات و نگهداری و فرایند هستند که ابعادی عمومی و مهم برای ارزیابی هریک از سه سطح تأمین، تولید و مونتاژ در زنجیره تأمین به شمار میروند. حاصل مرحلة دوم، طراحی مدلی ریاضی برای هر یک از این سه سطح، بهصورت جداگانه اما وابسته به سایر سطوح از طریق تابع هدفشان بود که محدودیتهایشان براساس ابعاد شناساییشده در مرحلة اول تعریف شدهاند.
علی محتشمی
دوره 12، شماره 33 ، تیر 1393، صفحه 97-124
چکیده
این مقاله به معرفی یک مدل ریاضی چندهدفه جهت تخصیص افزونگی در سیستمهای تولیدی می پردازد. در بسیاری از خطوط تولید و مونتاژ در صنعت، توابع توزیع ورود قطعات، مدت زمانهای پردازش، مدت زمان تابازمانی ماشینها و مدت زمانهای تعمیر از توابع توزیع عمومی تبعیت میکنند. روش پیشنهادی این مقاله با استفاده از رویکرد تلفیقی شبیهسازی کامپیوتری ...
بیشتر
این مقاله به معرفی یک مدل ریاضی چندهدفه جهت تخصیص افزونگی در سیستمهای تولیدی می پردازد. در بسیاری از خطوط تولید و مونتاژ در صنعت، توابع توزیع ورود قطعات، مدت زمانهای پردازش، مدت زمان تابازمانی ماشینها و مدت زمانهای تعمیر از توابع توزیع عمومی تبعیت میکنند. روش پیشنهادی این مقاله با استفاده از رویکرد تلفیقی شبیهسازی کامپیوتری و متدولوژی سطح پاسخ، قابلیت درنظرگیری پارامترهای زمانی مبتنی بر توابع توزیع عمومی در خطوط تولید را داراست. در مدل ریاضی این مقاله سه هدف حداکثرکردن نرخ تولید، حداقلکردن هزینهها و حداکثرکردن کیفیت محصولات درنظرگرفته شدهاست. جهت حل مدل ریاضی چندهدفه پیشنهادی، از دو الگوریتم فراابتکاری تکاملی الگوریتم ژنتیک با مرتبسازی نامغلوب و بهینهسازی ازدحام ذرات چندهدفه استفاده شدهاست. نتابج محاسباتی مؤثربودن دو الگوریتم فوق در تولید جوابهای نامغلوب برای مسئله تخصیص افزونگی در سیستمهای تولیدی نامطمئن را نشان میدهد. بهعلاوه، نتایج حاصل از مقایسه این دو الگوریتم نشاندهنده کیفیت بالاتر جوابهای الگوریتم ژنتیک با مرتبسازی نامغلوب در این مسئله است.
مقصود امیری؛ محمد امین نایبی؛ اویس زرابادی پور
دوره 12، شماره 33 ، تیر 1393، صفحه 125-124
چکیده
در این مقاله مدلهای سنتی کنترل موجودی (r,Q) و(R,T) به صورت یک مدل چندکالایی با دو هدف کمینهسازی هزینهها و سطح خطر و تحت محدودیتهای بودجه دردسترس، حداقل سطح عملکرد، فضای انبار و تعداد کمبود مجاز توسعه یافتهاند. تابع توزیع تقاضا نرمال بوده و تقاضا با پسافت تأمین میگردد. ابتدا مدل قطعی و سپس مدل احتمالی- فازی با پارامترهای بودجه ...
بیشتر
در این مقاله مدلهای سنتی کنترل موجودی (r,Q) و(R,T) به صورت یک مدل چندکالایی با دو هدف کمینهسازی هزینهها و سطح خطر و تحت محدودیتهای بودجه دردسترس، حداقل سطح عملکرد، فضای انبار و تعداد کمبود مجاز توسعه یافتهاند. تابع توزیع تقاضا نرمال بوده و تقاضا با پسافت تأمین میگردد. ابتدا مدل قطعی و سپس مدل احتمالی- فازی با پارامترهای بودجه فازی، تعداد کمبود مجاز فازی، و فضای انبار که پارامتری احتمالی – فازی با تابع توزیع نرمال است توسعه مییابد. تمام اعداد فازی و از نوع مثلثی[1] هستند. در متدولوژی حل با استفاده از روش نافازیسازی محدودیتهای فازی و روش بر نامهریزی محدودیتهای احتمالی فازی[2]، مدل به یک مسئله قطعی چندهدفه تبدیل شده و سپس از طریق روش فازی حل میگردد. در پایان یک مثال عددی جهت توصیف مدل و روش حلآمده که با نرمافزار لینگو8[3] حل شدهاست.
محمدجواد محقق نیا؛ منصور کاشی؛ علیرضا دلیری؛ محمد دنیایی
دوره 12، شماره 33 ، تیر 1393، صفحه 151-181
چکیده
پژوهش حاضر وجود حافظه بلندمدت را در بورس اوراق بهادار تهران با کاربرد مدلهای GPH، GSP، ARFIMA و FIGARCH بررسی میکند. دادههای موردبررسی، حاوی بازده روزانه هستند و آزمونهای حافظه بلندمدت، برای بازده و نیز برای نوسان سری TEPIX انجامشدهاست. نتایج مدلهای GPH، GSP و ARFIMA، وجود حافظه بلندمدت را در بازده سری نشان میدهند. همچنین نتایج اشاره ...
بیشتر
پژوهش حاضر وجود حافظه بلندمدت را در بورس اوراق بهادار تهران با کاربرد مدلهای GPH، GSP، ARFIMA و FIGARCH بررسی میکند. دادههای موردبررسی، حاوی بازده روزانه هستند و آزمونهای حافظه بلندمدت، برای بازده و نیز برای نوسان سری TEPIX انجامشدهاست. نتایج مدلهای GPH، GSP و ARFIMA، وجود حافظه بلندمدت را در بازده سری نشان میدهند. همچنین نتایج اشاره براین دارند که پویاییهای حافظه بلندمدت در بازده و نوسان میتواند توسط کاربرد مدل ARFIMA-FIGARCH، مدلسازی شود. نتایج این مدل شواهد قوی حافظه بلندمدت را هم در میانگین شرطی و هم در واریانس شرطی نشان میدهد. بهعلاوه، فرض غیرنرمال برای دربرگرفتن دم پهن و نامتقارن باقیماندههای تخمین زدهشده، مناسب است. یافتهها نشان میدهند که مدل براساس فرض نرمال گاوسی، ممکن است برای مدلسازی خصوصیت حافظه بلندمدت مناسب نباشد. در نهایت بهنظر میرسد که بازار سرمایه تهران نمیتواند بهعنوان بازار کارا از لحاظ سرعت انتقال دادهها بررسی شود. ازاینرو، امکان کسب سودهای غیرعادی باثبات، از طریق پیشبینی قیمت سهام وجود دارد.